اخبار گردشگری

اگر آمریکا در برجام نمانَد

دقت کنید؛ آمار سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) می گوید: هزینه مسافرت و گردش مردم دنیا به «سه برابر بودجه دفاعی جهان» رسیده که می شود ۱۱ درصد از GDP (تولید ناخالص) کل جهان؛ و این یعنی این صنعت نوخاسته (گردشگری) در مقابل چشمان ناباور همگان، شانه به شانه صنعت الکترونیک و بالاتر از مهمترین صنایع سابق جهان یعنی نفت و خودرو ایستاده است.
با نهایی شدن مذاکرات برجام (برنامه جامع اقدام مشترک بر سر برنامه هسته‌ای ایران) در سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ برابر با ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و کشورهای ۵+۱ و اتخاذ «دیپلماسی لبخند» و «سیاست درهای باز» دولت تدبیر، امید بود که این بازسازی تصویر مخدوش ایران در رسانه های غربی، نوشداروی گردشگری ایران باشد.
بازگشت علایم حیاتی به تن نیمه جان گردشگری کشوری که ظرفیتی در شمار و عداد ۱۰ مقصد دیدنی میراثی و ۵ مقصد اکوتوریسم جهان را داشت با استخدام تعابیر برخی رسانه های مشهور بین المللی با مضامینی چون «بیداری غول خفته گردشگری جهان» به وضوح مشهود بود.
در اکثر مجلات و تارنماهای معتبر گردشگری دنیا نظیر نشنال جئوگرافی (National Geographic) یا اوقات فراغت سفر (Travel Leisure) ایران اولین مقصد گردشگری سال ۲۰۱۶ جهان معرفی شد.
فرصتی فراهم شد تا در ایران از نظر حضور شخصیت های مهمی چون رئیس سازمان جهانی جهانگردی و برگزاری رویدادهای کم سابقه مثل «کنوانسیون جهانی راهنمایان گردشگری» گشایش بی سابقه ای پدید آید.
حال، حق این است که فارغ از قیل و قال های موافق و مخالف با رجوع به آمارهای رسمی ببینیم تحت تاثیر رخدادهای برجامی برای گردشگری ایران در میدان عمل چه اتفاقی افتاد:
آمار گردشگر ورودی ایران با آغاز مذاکرات برجام یعنی حد فاصل سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ با شیب تندی رو به فزونی نهاد؛ چنانکه بیشترین رشد گردشگران بین المللی در ایران در دولت روحانی و سال ۱۳۹۲ با میزان ۱۷٫۹۷ درصد به ثبت رسید.
اما شاید دور از انتظار مخاطبان و حتی برخی کارشناسان خواننده این مطلب باشد، اگر بدانند که برخلاف توقع این آمار که انتظار می رفت بعد از توافق نهایی به اوج برسد، بعد از حصول نتیجه در لوزان سوئیس به طرز عجیبی کاهش پیدا کرد تا جایی که به طور مثال رشد گردشگران خارجی ما بعد از اولین سال برجام یعنی ۱۳۹۵ حدود (۵٫۴۰- درصد) و رشد پنج‌ماهه سال ۹۶ نسبت به مدت مشابه سال ۹۵ (۱٫۰۸- درصد) بوده است.
به زبان آماری، چهار میلیون و ۷۰ هزار نفر گردشگر ورودی سال ۹۱، به پنج میلیون و ۱۸۱ هزار نفر گردشگر در سال ۹۴ تبدیل شده و یکسال بعد به چهار میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در سال ۹۵ رسیده و کماکان در سال ۹۶ دچار تنزل شد.
این افزایش مقطعی حضور گردشگران در آغاز که بی شک متاثر از فضای تبلیغاتی برجام بود، شروع فرآیندی بود که تحول در اقتصاد غیرنفتی و اشتغالزایی به عنوان دو فرآوردۀ حیاتی برای اهداف راهبردی و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران را نوید می داد.
اما این خوش بینی ها دیری نپائید و بیماری که با این «شوک» احیا شده بود به دور از مراقبت های ویژه، مکمل های درمانی و تجدید قوای جدی، دچار ترومبو آمبولی (لختگی خون) شد؛ رکودی که بخش عمده آن، متوجه نبود یک برنامه جامع گردشگری با قابلیت اجرایی و وجود زیرساختهای ناکافی و ناکارآمد و برخی دلایل دیگر بر می گشت که ذکر همه آنها خود، مجال موسع و مجزایی می طلبد.
حال پرسش بزرگ اینجاست که در آستانه تمدید یا لغو برجام اگر این نسخه برجام باطل شود چه بر سر گردشگری ایران می آید؟
*ظرفیت و کشش گردشگری ایران یک آستانه مشخص دارد
محمدتقی رهنمایی نظریه پرداز پیشکسوت و کارشناس گردشگری که از سالهای پیش از انقلاب تاکنون در آلمان روی گردشگری ایران کار کرده در گفت و گو با ایرنا به صراحت می گوید: برجام اثر پایداری روی گردشگری ما نداشت و تاثیر آن به طور مقطعی خوب بود ولی عده ای خوش باورانه فکر کردند که همه چیز درست می شود ولی دیدیدم که اینگونه نشد.
وی درعین حال می گوید: به نظرم تاثیر برهم خوردن برجام هم مقطعی خواهد بود و هیچ تاثیر منفی دراز مدتی روی گردشگری ما نخواهد گذاشت.
او معتقد است که شرایط، امکانات و کشش گردشگری ما در یک آستانه معینی هست، از این آستانه نه فراتر می رود و نه فروتر، آمارها هم گویای این است که سالهاست گردشگری ایران در یک مدار مشخص و متوسطی قرار دارد.
رحیم یعقوب زاده رئیس مرکز گردشگری جهاد دانشگاهی و مدرس دانشگاه علم و فرهنگ هم به ما پاسخ می دهد: ایران سالهاست که تحریم بوده و این موضوع روی گردشگری ما هم تاثیر گذاشته اما انتظار رسمی همانطور که در سخنان رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی جاری شد بر این بود که اگر برجام امضا شود با برداشته شدن این محدودیت ها، در گردشگری ایران سونامی رخ خواهد داد و گردشگران به ایران هجوم خواهند آورد که این حرف دور از واقعیت بود.
او می گوید: مگر ما چه ظرفیت ها، زیرساخت ها و قوانینی در زمینه گردشگری داریم که چنین توقعی ایجاد کردیم، برجام فقط می توانست تاثیرات مقطعی داشته باشد.
یعقوب زاده ادامه می دهد: گردشگری ما طبق آمار رسمی بعد از برجام سالانه ۱۲ درصد رشد داشت و اگر این آمار را بپذیریم همین عدد که فاصله زیادی با افق روشن متصور ۱۴۰۴ ما داشت به سرعت افول کرد و رو به کاهش جدی نهاد تا جایی که ما با وجود برجام دچار روند محسوس کاهشی در جذب گردشگر هستیم و منطق ایجاب می کند این واقعیت تیره تلخ را به جای رویای طلایی بدلی بپذیریم.

*تعابیر سونامی گردشگری پس از برجام، شتاب‌زده بود
صدرا عمویی از مولفان کتاب چالش های گردشگری ایران هم اعتقاد دارد: برجام در گردشگری بیشتر از تاثیر واقعی، تاثیر روانی داشت؛ یعنی اگر لغو شود آن درصد رشد ناشی از تاثیر روانی ایجاد شده و با یک تاثیر روانی دیگر از بین می رود.
وی در عین حال می افزاید: آن تعابیر سونامی و تحول عظیم گردشگری که در اوایل پسابرجام گفته می شد، شتاب‌زده و اغراق آمیز بود و پایه علمی و عملی نداشت.
عمویی ادامه می دهد: این اغراق در زمان افت و خیز روابط روسیه و ترکیه و تیرگی رابطه قطر و کشورهای عربی هم صورت گرفت و عده ای با خیال پردازی گفتند از پس این اتفاقات، بخش زیادی از گردشگران روسیه و قطر به ایران خواهند آمد درحالی که نه تنها چنین نشد بلکه آمار گردشگران ورودی ما در سال ۹۶ پایین تر از سال ۹۵ بود.
به گزارش ایرنا، بر اساس صحبت این کارشناسان و ملاحظات شخصی من از نشست های تخصصی و صنفی، چنین بر می آید که عموم کارشناسان عقایدشان درباره بود و نبود برجام به همین نهج است که در اقل کلام؛ توفیر چندانی ندارد.
برای نمونه قابل تامل است جایی که در منابع رسمی و از قول برخی مسئولان میانی ذکر می شد ما دچار کمبود هتل هستیم و هتل های ما ظرفیت این همه گردشگر جدیدالورود خارجی را ندارد و باید به سرعت نهضت هتل سازی راه بیاندازیم، عموم اعضای جامعه و انجمن هتلداران نسبت به پر نشدن ظرفیت هتل ها و قرار گرفتن برخی هتل ها در آستانه ورشکستگی معترض بودند.

*راهکار مسئولان و دست اندرکاران برای دوره لغو احتمالی برجام چیست؟
شوربختانه در تریبون های رسمی و غیر رسمی باز هم دو گروه یعنی برخی از تصمیم سازان ساده اندیش یا عده ای همه فن حریفِ ذوالفنون که با بضاعت علمی اقل و کم جان، از قیمت پیاز تا شکافت هسته ای فیلسوفانه مشتی آرای کم مایه مطرح می کنند، همداستان شده اند که فدای سرمان؛ ما عاشق چشم و ابروی اروپایی ها که نیستیم؛ هرگاه که برجام لغو شود چه کسی بهتر از همسایه ها.
و افاضات دارند که ما اکنون حدود دو میلیون گردشگر زیارتی از عراق و افغانستان و جمهوری آذربایجان داریم و عده ای هم برای گردشگری درمانی به ایران می آیند؛ می شود همین را تقویت کرد.
پیش از آنکه من نگارنده (خبرنگار ایرنا) نیز متهم به اظهارنظری از این دست در تحلیل خود شوم باز هم برای محک این پیشنهاد به متخصصین بازمی گردم:
تقی رهنمایی در این باره می گوید: این یک شوخی ست؛ گردشگری زیارتی که در ایران انجام می شود تاکنون بیش از آنکه منبع درآمد باشد برای ما دردسر و هزینه تراشیده است و ما در علم گردشگری به وضعیت فعلی به بخش زیادی از گردشگران زیارتی برخی کشورهای همسایه از نظر تحصیل مالی، اصطلاحا «گردشگران سربار» می گوییم.
او بر این باور است: این آمار یک و نیم میلیونی گردشگران زیارتی عراقی نه تنها قدرت خرید ندارند بلکه مشاهدات ما نشان می دهد جنبه های سیاحتی برای اینها از جنبه زیارتی مهم تر است و البته اگر وضعیت هزینه کرد و مالی خوبی داشتند به جای ایران به کشورهای دیگر می رفتند و اگر حالا نمی روند چون در کشورهای دیگر، اقبال، توجه و احترامی را که در کشور ما به آنها می گذارند را نخواهند داشت و با مهربانی میزبان، مواجه نخواهند شد.
عمویی اذعان دارد: به این سادگی نیست که بگوییم اگر گردشگری سیاحتی و تفریحی ما بعد از برجام افت کرد بلافاصله با گسترش گردشگری زیارتی و سلامت جبران می کنیم، همانطور که اقتصاد دستوری نیست و شما نمی توانید «نرخ ارز» را به صورت دستوری کنترل کنید، گردشگری هم به دلیل برخورداری از ابعاد اقتصادی و فرهنگی و ساختار پیچیده تر، اصلا به ترکه دستور و بخشنامه رام نمی گیرد و تغییر مسیر نمی دهد.
او انتقاد می کند از اینکه در دولتهای نهم و دهم نیز، این قبیل ساده انگاری ها را در مقوله های پیچیده و چندبعدی زیاد داشتیم و نتیجه منفی آن را همگی دیدیم.
عمویی می گوید اینها که چنین می پندارند، به ما پاسخ دهند اگر در انتخابات کنونی مجلس عراق، شرایط سیاسی عوض شود، چطور می توانیم روی گردشگر زیارتی عراق حساب کنیم؟
این کارشناس گردشگری، راهکار را در برنامه ریزی و اجرای دقیق توسط متخصصان می بیند و می افزاید: رونق گردشگری هنوز در مقام عمل، جزء سیاستهای کلان کشور ما نیست.
او می افزاید: مضاف اینکه چشم گردشگر خارجی بر تعداد ستاره ها یا تعداد هتل های پرستاره نیست بلکه بر وضعیت آرامش و امنیت روانی آن جامعه است و از آنجا که افکار عمومی دنیا به تبع تبلیغات سوء رسانه های غربی و ایران هراسی که راه انداخته اند درباره ایران منفی ست، باید تصویرمان را با ابزارهای مختلف در اذهان مردم دنیا بازسازی کنیم.
یعقوب زاده راهکارهای ملموس تری پیش روی ما می گذارد: باید بازار هدف خودمان را به سمت چین و هندوستان ببریم، چین بزرگترین فرستنده گردشگر به کشورهای دیگر است، ترکیه در برنامه ریزی امسال خود، فقط جذب سه و نیم تا پنج میلیون گردشگر از روسیه درنظر گرفته و ما عمده نگاهمان را متوجه گردشگران اروپایی کرده ایم و به دلایلی که می دانیم ناموفقیم.
وی می گوید: نبود برجام قطعا تاثیر منفی می گذارد اما ما نباید همه تخم مرغ هایمان را در سبد برجام قرار دهیم.
برای رونق واقعی گردشگری بود یا نبود برجام آنقدر موثر نیست که بدنه کارشناسی در تصمیم گیری های سازمان میراث فرهنگی دخالت ندارد، اینکه نمی توانیم سرمایه گذار جذب کنیم و بیاندیشیم که گردشگری نیز تحت تاثیر مسائلی مثل امنیت، تعاملات و روابط بین المللی است و هرچه روابط سیاسی ما بهبود پیدا کند گردشگری هم متاثر می شود.
امیدی نیست حتی در صورت حفظ برجام، فرجی در مسائل بین المللی بانکی ما حاصل شود و به نظر می رسد باید زودتر از این ها به فکر می افتادیم که از این موهبتهای خدادادی طبیعی و گنجینه های میراثی و آیینی مان چگونه استفاده کنیم.
«شهرود امیر انتخابی» کارشناس گردشگری نیز دیپلماسی کارآمد گردشگری خارجی را در وهله نخست به داشتن یک برنامه و سیاست قدرتمند گردشگری در داخل وابسته می داند.
بنا به آنچه گذشت، به نظر می رسد «سند برجام» در گردشگری ما بی تاثیر نیست اما هر چه باشد برنامه جامع هسته ای به اندازه تدوین «سند جامع گردشگری» کشور تاثیرگذار نخواهد بود.
چشمداشت به نسخه ای وطنی که در آن به طور واقع بینانه کار از سیاستگذاری تا اجرا به کاردانان امر واگذار شود، تا دیگر روی «سی و سه پل» و «خواجو» را به جای صدها جاده معیوب توریستی آسفالت نکنیم.
تا به جای پر کردن حفره های بزرگ زیربنایی، اسناد بالادستی، توزیع عادلانه منابع و ایجاد رقابت برای سرمایه گذار، آنها را مانند حفره های «بنای نقش رستم» با سیمان پُر نکنیم تا پوسیدگی حاصل از آن به تجویز ظاهری نامربوط ما بخندد.
تا به جای باز کردن فضا و آموزش های عمومی مردمی و جدی گرفتن سمن ها مقابل آنها سدی مثل «سد سیوند» احداث نکنیم تا خسارت تضعیف و تخریب گنجینه های بی بدیل مملکت متوجه ما نشود.
باری، برجام باشد یا نباشد، گردشگری ایران برای «پایداری» در برابر وزش بادهای موسمی به مدیریت هوشمند و خلاقانه ای احتیاج دارد که علاوه بر اغتنام داشته ها، از تهدیدها و فترت ها نیز فرصت بسازد.
و به خاطر داشته باشیم که «وقتی باد تغییرات وزیدن می گیرد برخی دیوارهای بلند می سازند و برخی آسیاب های بادی»
گزارش: علی اسدی**
فراهنگ**۳۰۷۹**۱۰۵۵

انتهای پیام /*


فرهنگی


گردشگری


برجام ۹۷