این روزنامه نگار در مطلب خود چنین آورده است : از نظر من «جوپار» و «ماهان»، از نظر آبو هوایی و مناظر طبیعی و چشماندازها، توفیر چندانی باهم ندارند. هردو در دامنهی کوه، زیر آفتاب و لکههای ابر یکسانی لم دادهاند. بقایای صدها بنای خشت و گلی، کوچه باغهای پر از عطر هزار گونهی گیاهی، هنوز هوش از سر مردم و عابران این دیار این دو شهر میرباید.
جمعه سوم فروردین، اول مسیر رفتیم به جوپار گردی. احمدعلیخان وزیری، حدود ۱۳۰سال پیش در بارهی جوپار مینویسد: «باغستانی فسیح و نزهتگاهی بدیع، آبش گوهرریز و کوثرخیز، هوایش مشکبیز و فرحانگیز است» و توصیفات دیگری هم دارد که فعلا مجال بیان آن نیست. اگرچه آن روزگار اکنون بر باد رفته است، اما همان درصد ناچیزی که از آن، باقی مانده است، به نظر هیچ کمتر از نوعی بهشت در این منطقهی کویری نیست؛ چیزی که من امروز دیدم، و حس کردم.
موقع خداحافظی عصرگاهی، در حاشیهی یکی از کوچه باغهای شهر، به کمین نمایی دیگر از قلههای جوپار نشستم. چشم که گشودم، در کسری از ثانیه، زمین و آسمان را در قابی هزار رنگ مقابل خودم دیدم. شک ندارم در کارگاه نقاشی این شهر، هر روزان و شبان، هزاران تابلو از این دست، تولید میشود… «جوپار» چنین جایی است!
۵۰۵۴
انتهای پیام /*