اخبار گردشگری

آرامش در حضور دیگران

اما ادبیات پارسی ایران به بلندترین شب سال، نگاه دیگری دارد و آن را شاعران هر کدام به گونه ای نو تاویل کرده اند اما وجه مشترک بیشتر شاعران در تاویل این شب آن است که ،این شب را نوید بخش صبح و طلوع خورشید می دانند.
اما منجمان ابتدا به تعریف تاریخی این شب به عنوان یک پدیده نجومی پرداختند که’در منتهی الیه روزگار پاییزی، خورشید در حرکت سالانه خود،به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود’.
از همان دیر باز، بازگشت خورشید به سمت شمال‌ شرقی و افزایش طول روز برای مردم به عنوان زایش دوباره خورشید بود از این رو مردم به آخرین شب پاییز نگاهی شادمانه داشتند.
عده ای شب چله را با نام’ یلدا’ می شناسند، شبی که درگذشت ‘دی جشن’ بود و این شب را با نام جشن نور در نقاطی از جهان پارسی می شناختند.
جشن نور از این جهت برپا می شد که مردم خانه های خود را نورانی می کردند و برای ارواح درگذشتگان خود نور بر می افروختند تا آنان را در جشن زایش خورشید در آغاز دی سهیم کنند.
این گردهمایی شبانه آنان را به جشن’ خرم روز ‘ که با برآمدن خورشید بر فراز زمستان و ابتدای در می بود، پیوند می داد.
خرم روز برای مردم به منزله بارش نعمت های آسمانی بود که آنان را برای فصل بهار و کشاورزی پر محصول آماده می کرد و این به منزله امید به آینده داشتن در بین مردم بوده است.
اما باستان شناسی گونه ای از این جشن را قلمرو فرهنگی آیین باستانی میترائیسم می دانستند که در این زمینه نیز اختلاف نظرهای و تفاوت دیدگاهها مشهود است.
عده ای از پژوهشگران تاریخ باستان یلدا مصادف با شب چله ایرانیان یا ماهشید (مهشید) می دانستند و عده ای آن را متفاوت از یلدا عنوان کرده اند که این شب یلدا ممکن است شب چله ایرانیان نبوده است.
برخی از کارشناسان معقتدند در قرن هفتم شب یلدا به معنای واقعی خود به کار نرفته است و استعاره ای از تاریکی و پیروزی بر اهریمن شب است.
از سوی دیگر بر اساس گاه شمار جلالی شب آخرین روز پاییز و سحرگاه نخستین روز زمستانی همان ‘ چله ‘ است که به عنوان یک شب پیروزی خورشید بر تاریکی از آن نام برده شده است.
در بیشتر متون متاخر و معاصر ‘ یلدا’ نام سریانی تولد است که آن را همتراز واژه ‘سوشینات’ به مفهوم جشن است و برای تولد خورشید از این نام استفاده کرده اند.
در آیین سنتی و باستانی شب چله رسم بر این آیین بود که مردمان ‘میز پان’ هفتگانه را بر پا می کردند و مردم در بلندترین شب سال به همدیگر هدیه می دادند تا کرسی پان ها دوستدار هم باشند.
در جشن های باستانی در زمستان ۴ ‘جشن روز ‘ و یک ‘ جشن شب ‘ وجود داشت که روز نخستین ماه دی، روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم به عنوان روز جشن و شب چله به عنوان شب جشن شناخته می شد.
شب چله آخرین شب پاییز، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال است که عده ای آن را به دلیل محاسبه کبیسه ای روز ۲۵ دسامبر (به جای روز ۲۱ دسامبر) روز تولد میترا یا خورشید دانسته اند.
اما این شب هر چه نام داشته است، رسمی برای میزبانی و مهمانی و حضور در کنار هم با آرامش و صمیمت بوده است و به تعبیری آرامش در حضور دیگران بوده است.
در چهارمحال و بختیاری نیز در گذشته برای برپایی جشن شب چله، بخشی از محصولات به صورت بو دادن مورد استفاده قرار می گرفت و بخشی از این محصولات تفت داده شده به عنوان هدیه به تازه عروسان و دامادها تقدیم می شد که این بو دادن محصول کشاورزی در برخی از روستاهای استان هنوز متداول است.
در گذشته شب چله در چهارمحال و بختیاری با برپایی کرسی های زغال سوز در خانه ها همراه بود و همه اقوام گرد هم جمع می شدند و بزرگترها شاهنامه خوانی می کردند که این یکی در بخشی از روستاها به ندرت یافت می شود.
پخت لبو و شلغم یکی از رسم های شب یلدا در چهارمحال و بختیاری بود که اکنون در بیشتر شهرها و روستاها این رسم دیگر وجود ندارد و تنقلات جای این محصولات زراعی را گرفته است.
برپا کردن کرسی با آتش زغال و چوب افرا، پختن آش کشک و بو دادن گندم و برنج و شاهدانه را بیشتر زنان خانه برعهده داشتند.
به گزارش ایرنا،از جمله آیین های این شب خواندن قصص قرآنی، نقالی و شاهنامه خوانی، ‘اقبال هندوانه ای’ و بررسی میزان کشت و برداشت محصول بوده که این اقبال هندوانه هنوز در برخی از نقاط تاجیکستان و افغانستان رایج است.
اقبال (شانس) هنداونه ای نوعی آداب بومی بود که در این نوع رسم که در برخی از شهرها و روستاهای ایران وجود داشته تازه دامادهای یک قوم یا طایفه و خانواده با حضور در کنار پیران هندوانه ای را برای خوردن همه خانواده قاچ می زدنند و اگر سرخ و شیرین بود به تازه داماد ‘شاباش’ می دادند.
گزارش از محمود رئیسی
۲۰۹۷

انتهای پیام /*


فرهنگی


آداب و رسوم


شب چله


چهارمحال و بختیاری