اخبار گردشگری

خانه تکانی میراث ابتکار

امید هست با حضور آقای عیسی کلانتری برخی از مدیران ناکارآمد و یا لغزش کار سازمان محیط زیست، جابجا شده و میراث ابتکار خانه تکانی شود.

روی کار آمدن آقای عیسی کلانتری به ریاست سازمان محیط زیست، گرچه هم آوای خواست بسیاری از کنشگران محیط زیست کشور نبوده و نگارنده نیز، بر دنباله کار خانم ابتکار در صورت آمدن آقای کلانتری ترجیح می داد، زیرا ایشان با پشتیبانی برّای خود از دانه های ترنسژنیک و اشتباهاتی که در گسترش کشت نیشکر در خوزستان و ترابرد آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه داشتند، کارنامه خوبی نداشته اند، ولی از آنجایی که ایشان را تا اندازه ای منصف می دانیم که به اشتباهاتش معترف هست، بر ما کنشگران که محکوم هستیم ناامید نشویم، راه مطالبه گری همچنان باز خواهد بود، زیرا رهبر فرزانه ما فرموده: «منابع طبیعی ثروت های ملی اند مال این دولت و آن دولت و این وزیر و آن وزیر که نیستند، این ها مال ملت هاست، آن هم نه ملت ها در یک نسل، ثروتی است متعلق به ملت ها در طول تاریخشان، از این ها باید استفاده کنند.»

در این شرایط، دگرگونی مدیران گمارده خانم ابتکار را بایسته می دانیم. کنشگران محیط زیست، خبرنگاران و متخصصین متعهد این زمینه، به نوعی نماینده مردم در انجام حقوق محیط زیستی شان هستند.

تاکنون غالب شیوه برخورد و نگاه به کنشگران، در سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها، ابزاری و کنترلی و گاهی تشویقی و پلیسی بود. چهار سال پسین در گام نخست با نگاه امنیتی، برای محدود کردن و یا وابسته کردن کوشش کنشگران، با بردن آن ها در چارچوب سازمان مردم نهاد که داری قوانین محدودکننده هست، این فعالیت ها مهار شد و به نوعی برخی فعالیت هایی که مربوط به حقوق شهروندی هرکسی در این کشور هست، زیر پا گذاشته شد. یکی از این حقوق، حق دادخواهی یک شهروند از یک نهاد حکومتی و پیگیری آن هست که بررسی این چالش، خود نوشتار جداگانه ای می خواهد.

به این شیوه، بسیاری از کنشگران نیرومند که انفرادی و مستقل کار می کردند، نادیده گرفته شدند و آن دسته از کنشگران که به صورت تنهایی پویا بودند، اگر برنامه و کاری در دست انجام داشتند، با پرسش اینکه عضو چه تشکلی هستی به کارشان بی اعتنایی شد. دراین بین واژه ای به نام همیار آفریده شد، معنی این واژه این است که سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها پیشرو و کنشگران یاری رسان خواهند بود و در هر روی ناهمسو با آزادی یک فعال مدنی هست.

یکی از اشتباهات بنیادی گروه خانم ابتکار، گسترش شمارگان سازمان های مردم نهاد به شیوه فرمان از بالا و گردآوردن آن ها در شبکه های استانی و ملی بود. مدیران شبکه های استانی برای افزایش شمار سمن ها از سوی سازمان محیط زیست مأمور شدند، درحالی که تنها به نام این سمن ها نیاز داشتند و در عمل کاری به مشارکت آن ها در مسائل محیط زیست نداشتند و گاهی نیز مانع نقش آفرینی آن ها بودند، زیرا خود را سرچشمه همه مسائل محیط زیستی می دانستند بااینکه از عهده کارهای زیادی از آن ناتوان بودند و برای جبران، دست به برگزاری انواع همایش ها زدند.

شبکه ها بجای اینکه نقش شورای مشورتی داشته باشند به نهادن چند تن هیئت مدیره که خود را سرپرست همه گونه جستار محیط زیستی می دانند، تبدیل شدند و نه تنها در زدودن برخی چالش های محیط زیستی ناتوان بودند، چه بسا گاهی سد راهی برای کوشش کنشگران آزاد محیط زیست شدند.

برجسته ترین آسیب سازمان های مردم نهاد به دست مدیران سازمان محیط زیست یا مدیران شبکه سمن ها، نبود استقلال و انفعال آن هاست در هنگامی که باید روبروی سازمان قرار بگیرند. گواه این باره مسئله آشوراده هست. درحالی که غیرقانونی بودن واگذاری آشوراده از سوی خانم ابتکار به سازمان میراث فرهنگی و در پایان شرکت خصوصی، آشکار هست ولی خانم ابتکار از این پیمان تا پایان مسئولیتش پشتیبانی کرد و شبکه نیز منفعلانه با آن برخورد کرد.

از دیگر اشتباهات خانم ابتکار، موضوع سوء مدیریت یکی از مدیران بود که باوجود داشتن پرونده تخلف و حکم عدم به کارگماری بر کارهای حساس دولتی و باوجود بی اهتمامی و زیان رساندن ایشان در مسائل گوناگون از آن گونه در کشتن کفتار و شنگ و پلنگ و فریب افکار همگانی و مسئله آلودگی سمی و …، از جانبداری خانم ابتکار برخوردار بود.

از دیگر مدیران ناکارآمد خانم ابتکار، آقای (…) هست که در برخورد نخست با او شاهد رفتار تمسخرآمیزش با پیشنهاد همکاری درباره پسماند بودم. درباره دست درازی به پارک ملی پابند نیز شاهد امضا و هماهنگی او و عدم پاسخگویی پسین ایشان بودیم.

گرچه در میان آن ها مدیران متعهد و دلسوز و توانایی وجود دارند، ولی ازاین دست مدیران که خانم ابتکار آن ها را گمارده هنوز بر روی کار هستند و امید هست با حضور آقای کلانتری برخی از این مدیران ناکارآمد و یا لغزش کار، جابجا شده و میراث ابتکار خانه تکانی شود.