روزنامه ایران مطلبی را در دفتر اول خود منتشر کرده است که در ادامه آن را می خوانیم: این اتفاق نشاندهنده انزوای کامل ترامپ در سیاست جهانی است. روشن است که این انزوا نتیجه خروج او از برجام است. نه تنها منزوی هستند بلکه به لحاظ حقوقی نیز رفتار عجیبی از خود نشان میدهد. اینکه کشوری از یک توافق خارج شده، حالا میخواهد از منافع حضور در آن نیز بهرهمند شود!! این رفتار به تعبیری زیر پای روابط صلحآمیز بینالملل و نیز سازمان ملل را خالی میکند. تا اینجای کار اتفاق چندان غیرمنتظرهای نبود، آنچه موجب تعجب شد، توجیهات عجیب و غریب مخالفان دولت در داخل کشور بود که معتقدند این شکست سخت ترامپ ربطی به برجام ندارد و آن را محصول عوامل دیگری معرفی میکنند.
آنان که به قول آقای ظریف تا حالا چندین بار برای برجام مراسم تشییع جنازه برگزار کرده بودند نمیتوانستند بپذیرند که برجام چنین نقشی در انزوای امریکا داشته است. آنان میکوشند که زبان و منطق دیپلماتیک این دولت را ناکارآمد جلوه دهند. همان کوششی که مخالفان این کشور در ورای مرزهای ایران پیشه کردهاند. آنان توجه ندارند که قطعنامههای زمان دولت مورد حمایت آنان علیه ایران به طور معمول با اتفاق ۱۵ رأی تصویب میشد. ۱۵ رأیی که در حقیقت همگی به سبد سرمایه سیاسی ایالات متحده واریز میشد. اکنون کار به جایی رسیده که فقط دومینیکن باید از ایالات متحده حمایت کند. این نحوه توصیف و تحلیل مخالفان دولت در داخل کشور، مردم را به این نتیجه میرساند که گویی آنان دوست داشتند که این قطعنامه با اکثریت آرا تصویب شود. برخی از آنان دوست داشتند که قطعنامه رأی بیاورد ولی با وتوی روسیه یا چین رد شود، تا این کار را دستاورد سیاستهای خود معرفی کنند، ولی هیچگاه دوست نداشتند که قطعنامه، ضعیفترین رأی تاریخ شورای امنیت سازمان ملل را به خود اختصاص دهد، و حتی نیازی به وتوی مؤثر روسیه و چین نباشد. به همین علت است که آنان در مخالفت با منافع کشور و خواست مردم تا آنجا پیش میروند که صریحاً اعلام میکنند اگر بایدن به جای ترامپ بیاید، شورای امنیت دوباره علیه ایران وحدت پیدا میکند و لذا انتخاب شدن ترامپ را ترجیح میدهند. در حالی که نمیدانند توافق برجام و لغو همه تحریمهای سازمان ملل در حضور دمکراتها رخ داد. قرار نیست که با جهان سرشاخ شویم که از وحدت آنان علیه خودمان بترسیم. در واقع اگر این ادبیات و منطق دیپلماتیک نبود، حتی همین ترامپ هم میتوانست جهان و شورای امنیت را علیه ایران متحد کرده و در پشت خود قرار دهد. آنچه او را سرشکسته کرده است، مواضع سنجیده و دقیق و دیپلماتیک ایران است.
کسانی که با حقوق و مقررات بینالمللی آشنا هستند میدانند که تاکنون هیچ کشوری از تحریمهای شورای امنیت مشابه آنچه در دولت اصولگرا علیه ایران وضع شد نتوانسته سالم عبور کند، ولی ایران توانست این تحریمها را لغو و شرایط را عادی کند، و اکنون قدرتمندترین کشور جهان را در مواجهه با این حقیقت در موضع انفعال و انزوا قرار داده است. ای کاش قدر داشتههای خود را میدانستیم و این حد بیپروا مشغول تخریب سرمایههای سیاسی خودمان نمیشدیم.