گردشگری و توریسم

نگاه «آنگاه» به سفر

در سرمقاله یازدهمین شماره مجله آنگاه به مدیرمسئولی و سردبیریِ آرش تنهایی، که در ۲۷۰ صفحه منتشر شده است. آمده است: «اگر اهل سفر باشید شاید با این پرسش روبه‌رو شده‌اید که چرا سفر می‌کنید؟ این همه تب‌وتاب و رنج برای چیست؟ به کجا و برای چه سفر می‌کنید؟ پرسش‌ها بسیارند و پاسخ‌ها گوناگون، «آنگاه» در پی پاسخ به آن‌ها جست‌وجوهایی کرده است از جمله نگاه به کسانی که بسیار سفر کرده‌اند؛ از برادران امیدوار تا منوچهر ستوده، از ایرج افشار تا ایران درودی، از منوچهر طیاب تا جاسم غضبانپور و تا جوان‌ترهایی که بسیار سفر می‌کنند و در موردش بارها نوشته‌اند.

هرکدام برای این پرسش پاسخ‌های زیادی دارند که هیچ کدام شبیه دیگری نیست و نمی‌شود جمع‌بندی‌شان کرد و به یک حرف مشترک در میان آن‌ها رسید. نوشته‌ها را می‌خوانم. هر نوشته‌ای یگانه است و بی‌همتا، ولی در انتهای همه این سفرها یک چیز مشترک است. چیزی که تجربه سفر را با مهاجرت متفاوت می‌کند؛ بازگشت به خانه از پس همه سفرها به خانه بازمی‌گردیم، به شهر، خیابان، کوچه، خانه و اتاق خویش اما آیا همان آدم قبلی به خانه بازمی‌گردد؟ یا این کس دیگری‌ست؟ سفر را دوست دارم، چون آدم را تغییر می‌دهد، مهربان‌تر می‌کند حتی با خانه‌اش.

منصور ضابطیان در «سفر آدم را مهربان‌تر می‌کند»، مقدمه‌ای بر سفر نوشته است. عیسی امیدوار در گفت‌وگو با حمیدرضا محمدی و هادی آقاجانزاده از سفرِ ۶۶ سال پیش خود و برادرش، عبدالله گفته است که طی ده سال دنیا را گشتند و دیدند و درهمین‌باره، آرزو مکتوبیان در « کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها»، این سفرها و دستاوردهای آن‌را مرور کرده است.

آسیه مزینانی هم از ایران دَرودی درباره سفر پرسیده است. «مست و مسخِ سفر»، عنوان گفت‌وگوی حمیدرضا محمدی با منوچهر طیاب است که شصت‌وچند سال سفر می‌کند. سعید فیروزآبادی، فصلی از سفرنامه والتر میتل هولستر، هوانورد سوئیسی است که برای نخستین‌بار به فارسی منتشر می‌شود. تصویر ما ایرانیان در سفرنامه‌های اروپاییان را شهروز مهاجر در «سیر آفاق و انفس» نوشته است. «چی می‌شد شعر سفر بیت آخری نداشت» عنوان یادداشت مسعود میر با زیرعنوانِ «سه بلیت یکسره به سفر و سینما» است.

رضا مختاری که موسس و سردبیر مجله سرزمین من بود و سال‌ها این مجله را با موضوع سفر منتشر می‌کرد، در «سفر؛ بدون مقصد؛ بدون هم سفر، بدون راه» از این تجربه نوشته است. هادی آقاجانزاده در «برانداختن مرزهای فاصله‌گذارانه»، تلاش کرده است نگاهی مردم‌نگارانه به مفهوم سفر بیاندازد. «بی‌قراری‌ها در سایه سفر» عنوان یادداشت مهرداد نصرتی است و سیری در سفر و ادبیات کهن فارسی کرده است. سفر در ادبیات معاصر فارسی را علی امیرریاحی با گذری و نظری بر دو داستانِ هوشنگ گلشیری با عنوان «پشت آینه های دردار» مورد بررسی قرار داده است.

تورج دریایی به سراغ خاطراتش با ایرج افشار رفته و از نخستین سفرهایش با او در «بیا ببرمت ایران را ببینی» یاد کرده است. تک‌نگاری مفصل فاتح صهبا درباره منوچهر ستوده با عنوان «۱۰۳ سال دور دنیا»، بخش دیگر مجله است. دغدغه سفر مسئولانه، بنوشه فرهت و شفق متولی را به نگارش مطلبی با نام «لاجرم، زمین سیاره هفتم شد» رهمنون کرده است. داود ارسونی به سراغ آیینِ مردم‌سفری رفته است. هدی رستمی در کنار هشت عکسِ خود از سفرهایش، درباره آنها  و ماجراهایشان نوشته است.

حسین گنجی خلاف روال مجله، یادداشتی قلمی کرده است درباره یکجانشینی با نام «در ستایش حضردر برابر سفر». «بوم‌گردی؛ جنبش مردمی خودجوش» به قلم مرجان حاجی‌رحیمی است و او از این آخرین تلاش برای حفظ یکی از داشته‌های فرهنگی نوشته است. تنها سفر کردن، موضوع یادداشت نگار علیزاده است که «آدم‌هایی که قرار بوده باشیم، آدم‌هایی که می‌شویم» است. وحید حلاج، دو گزاره فلسفی درباره سفر را در «سفر چگونه می‌تواند زندگی ما را بهتر کند؟» را مطرح کرده است. عسل آذرپور کوشش کرده در «برای تو یک چمدان بخرم تو معنی سفر را از من بپرسی» به این پرسش، پاسخ دهد که مسیر مهم است یا مقصد. مسافران یِنگه دنیا یعنی «یک پرده حاج سیاح، یک پرده مهدی‌قلی‌خان»، در مطلب صالح تسبیحی واکاوی شده است.

«اگه شمال نریم، بریم جنوب؟» عنوان یادداشت امیر سهرابی است. مریم مزروعی چند خطی درباره سفرش به افغانستان  نوشته است و عکس منتشرنشده خودش از مسجد دوشمشیره کابل نیز ضمیمه کرده است و عنوانش «هر کجا مرز کشیدند، شما پل بزنید» است. روایتی کوتاه از تبلیغات سفر در سال‌های پیش از انقلاب در «از شاهرضا تا پان‌امریکن» توسط محمد مخبری و شیما طاهری پارسا مورد تاکید قرار گرفته است. فرزاد مقدم در مطلب خود با عنوان «سفر فقط سفر نیست»‌، برندینگ سفر را مورد بررسی قرار داده است. مهدی نوروز در «روایت‌هایی از قصه سفر»، به سراغ دوازده اهلِ سفرِ حرفه‌ای رفته است. آخرین مطلب هم، گفت‌وگوی آرش تنهایی با جاسم غضبانپور است و عنوان «سفر تجربه است» را بر پیشانی دارد و عکس‌هایی دیده‌نشده از غضبانپور به آن علاوه شده است.

آنگاه، چهار سال است که منتشر می‌شود و نخستین شماره آن، پاییز ۱۳۹۵، با موضوع «کافه و کافه‌نشینی» به طبع رسید.