گردشگری و توریسم

کودکی در جزیره؛‌ میل به کشف طبیعت و خیال‌پردازی فعال

۱. کودکی ما با سریالی کانادایی به نام «قصه های جزیره/ Road to Avonlea» همراه شده بود. زندگی دختری شهری به نام سارا استنلی در کنار اقوامش و دنیایی که در آغاز سریال با آن بیگانه بود. بعدها وقتی بابت ماموریت های شغلی به هرمزگان سفر و تردد پیدا کردم متوجه شدم کودکان ما در جزایر ایرانی چه دنیای متفاوتی با سارا استنلیها دارند. جزایری در خلیج فارس که هر کدام اقلیم و جغرافیایی منحصر به فرد و ویژهای دارند که میتوانند هیچ شباهتی با جزایر همسایه نداشته باشند. دنیایی میان آب که در سال‌های اخیر با اقبال گردشگری و مواجهه‌های شبکههای اجتماعی و اینترنتی روبه‌رو شدهاند. اما همچنان میتوان ویژگیهای کودکی و تربیتی منحصر به فردی در کودکان و نوجوانان این جزایر رد گیری نمود.

۲. جزایر مسکونی خلیج فارس هر یک دنیایی از داشته های منحصر به فرد هستند که شاید نظیر آنها در سایر اقلیم های ایران همتا نداشته باشد . از جنس خاک و ماسه و مرجان ها و غارهای نمکی وخورها تا حیواناتی نظیر لاک پشت و ماهی و میگو و پرنده های وحشی، نفت و نفتکش ها و نیزارها ، ماهیگیری و صید مروارید.

این ویژگی های اقلیمی محصور در آب میتواند جهانبینی کودکان جزایر را متفاوت از سایر جاها تحت تاثیر خود قرار دهد و مهمترین پرسش این است چگونه؟ آنها در مواجهه با این اقلیم محصور در آب و گرم چگونه خود و جهان را خواهند شناخت؟ آیا تفاوتی با سایر اقلیمها و مکانهای ایران دارند؟

۳. فارغ از حضور شبکههای اجتماعی و ارتباطات اینترنتی در سال‌های اخیر بسیاری از جزایر با تعریف بوم‌گردی زمینه حضور گردشگران داخلی و خارجی را مهیا نمودهاند. کودکان از یک سو با سنتهای نسل به نسل پایدار جزایر که در کمترین شکل تبادل و تردد با اقلیم های دیگر بودهاند همراه می شوند از سویی امکان مشاهده مستقیم تفاوت های زیستی و نگرشی و فرهنگی را مواجهه با گردشگران و دنیای مجازی کسب می کنند. این مواجهه دوگانه بین سنت های کاملا برخواسته از محیط و دنیای پر تردد گردشگران ویژگی های پیچیده ذهنی و هویتی ایجاد خواهند کرد.

۴. حال به درون ذهن کودکانی برویم که جهانی نو در کنار دنیای منحصر به فرد جزیره کشف می کنند. ذهن این کودکان خود را در مرکز جهانی که مرزهایی از اب آن را از سایر نقاط جدا نموده می یابد. این خودیابی در دل جهان مبتنی بر روان شناسی پیاژه در سالهای نخستین حیات کاملا طبیعی و فارغ از اقلیم است اما زمانی که زیست اجتماعی کودکان آغاز می شود و می توانند گروه های دوستانه تشکیل دهند این هسته مرکزی خودنگرانه کوچک و مرزهای حضور «دیگری» گسترده می شود. اما در فضاهایی مثل جزایر یا کوهستان های صعب العبور کودکی در شرایط اقلیمی منحصر به مکان با ویژگی های کاملا مکانی و زمانی محیط امیخته تر می شود. قصه هایی که در اذهان کودکان برای شناخت کودکان شکل می گیرد تحت تاثیر اقلیم با آب و جزر و مد و تغییرات طبیعی و گرما و رطوبت و صید گره  می خورد. روزهای روشن و و طولانی میل به کشف و جستن طبیعت را تقویت می کند. امر مجهول با پاسخ های سنتی که از دل رسوم بومی ها تلاقی می کند و برای پرسش های آنها جوابهایی امیخته با واقعیت و خرافه مهیا می شود. طبیعت سرشار از نمادهایی است برای کشف و شناخت.

۵. مفهوم ارزش، قاعده و قانون ، مرزها و تغییرات در اذهان کودکان جزیره مفاهیمی در شبکه سنت ها هستند. خانواده ها به شکل سینه به سینه مصادیق را پررنگ و برای کودکان درونی می کنند. مدارس تنها نهاد جامعه پذیری ملی هستند و نهادهای مکمل مانند کانون پرورش فکری، کتابخانه و سینما و گردشگاه کودک و نوجوان وجود نداشته یا  قدمت زیادی ندارند. تجربه های زیسته مهمترین اهرم توسعه شناختی کودکان جزیره اند و قیاس ذهنی بین خود و دیگری نزد انها یکی از مهمترین مولفه های درک جهان می شود.

۶. نظم طبیعی و سکونت در فضایی که در تردد دایمی خاکی با سایر نقاط کشور نیست و حضور کشتی ها و قایق ها و نفت کش ها در افق، چارچوب طبیعی چشمان کودکان است نگرش کنکاشگرانه و خیال پردازی فعال را سبب می شود. آسمان و زمین و دریا اتحادی می یابند که زیست در میان آنها برای ذهن کودکان توازنی طبیعت گرایانه در بر خواهد داشت. هوش طبیعت گرا و معنا گرای این کودکان اگر آبشخورهای خوبی بیابند امکان توسعه بسیار خواهند داشت.

۷. کودکان جزیره خیلی زود ساختن، تفسیر و مشارکت را یاد می گیرند معنادهی به زندگی و شرایط روزمره و معنادهی و شاد سازی در دل بازی های مشارکتی را تمرین می کنند. انها کمبودها را درک و گذر از محدودیت را مدام تمرین می کنند. قاب های جدیدی که توسط گردشگران مقابل چشمانشان گذارده می‌شود، می‌تواند امری مرزی شود هم منجر به درک تفاوت ها و تنوع باورها باشد هم تضادی بین سنت و سرعت تحول جهان ایجاد کند. برای بهره گیری حداکثری از این امکانات اقلیمی و تنوع زیستی در قاب جزیره ها  باید برنامه هایی جامع و همگام برای توسعه شناختی و تجربی کودکان مهیا نمود بخشی بر عهده خانواده ها و بخش مهمی بر عهده متولیان فرهنگی استان‌ و جزیره است. نسلی که می توانند گشودگی و آبادی و لذت زیست در بوم‌گاه‌های جزایر ایران را از ان خود کرده و برای ایران اباد فردا تضمین کنند.