گردشگری و توریسم

قوت در ایده حکمرانی

بعد از ورود جهان به قرن بیستم، تجربه بشری نشان داد که رجوع به آرای مردمی در قالب‌ها و اشکال مختلف می‌تواند زمینه ساز ظهور نظام‌های سیاسی بهتری باشد و راهبری و ساماندهی جامعه به نحو مناسب‌تری به انجام برسد. البته این تجربه ریشه‌های فکری عمیقی در قرن‌های هجدهم و نوزدهم داشت اما به هر حال اجماع برای رویکرد توجه به آرای مردمی، با آغاز قرن بیستم و خصوصا بعد از جنگ جهانی دوم پر رنگ تر شد. بماند که به واسطه برخی توسعه طلبی‌ها و سلطه گری‌ها هنوز هم نظام‌های پوسیده دیکتاتوری و پادشاهی و سلطنتی در جهان وجود دارد اما آنچه دیگر در جهان کنونی نمی‌تواند مورد قبول باشد، عدم رجوع به آرای مردم در شکل گیری یک نظام سیاسی است.
با وقوع انقلاب اسلامی و بر آمدن نظام جمهوری اسلامی، ایران نیز به جرگه بهره برداران از این تجربه چند قرنیِ بشری پیوست با این تفاوت که چیزی بدان افزود. آنچه جمهوری اسلامی ایران به این تجربه افزود، تجربه دیرینه‌اش در دین‌مداری و دین خواهی بود. انقلاب اسلامی در قالب نظام جمهوری اسلامی نشان داد که دین، چنانچه نظریه پردازان غربی می‌گفتند به پستوی کلیساها و مساجد نخزیده و خصلت فردی و موزه ای پیدا نکرده است. ایرانیان نشان دادند که رجوع به آرای مردمی برای شکل گیری ساختار و تعیین کارگزاران آن می‌تواند رنگ دینی به خود بگیرد، چنانچه با دقت در دو واژه جمهوری اسلامی به مفهوم «جمهوری» به عنوان تجربه گرانسنگ بشری و مفهوم «اسلامی» به عنوان میراث گرانقدر ایرانیان نیز بر می‌خوریم.
در چهل یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و پایه گذاری جمهوری اسلامی، مردم سالاری دینی که حاصل درک و بصیرت دقیق امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب و مردم انقلابی ایران بود، بارها نتیجه خودش را نشان داده است. در برهه‌های مختلف از تاریخ چهل و یک ساله جمهوری اسلامی هر بار و با اراده مردم، سلیقه‌ها و افکار مختلفی پای به میدان‌های اجرایی و قانون‌گذاری در دو قوه مجریه و مقننه گذاشته‌اند. این خواست و اراده مردم بوده که در سایه جمهوری اسلامی، مدیران و نمایندگان از طیف‌های مختلف را مسئول کرده است. به عبارتی دیگر مردم «خواسته» اند و «شده» است. مسیر انقلاب اسلامی جز با آرای مردمی پیش نرفته است و جز با توجه به خواست اکثریت تحقق نیافته است.
به نظر می‌رسد با توجه به وقایعی که پیش آمد و مهمترین آنها اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن  سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی بود، دشمنان ملت و ایران اسلامی  گمان کرده‌اند ایران ضعیف است و برابر آنها ناتوان. هر چند، در این مدت چند بار قوت و قدرت «ایران» را تجربه کردند اما هنوز تلاش می‌کنند ایران را این بار از نظر «ایده حکمرانی» ضعیف بیانگارند.

ایده حکمرانی «مردم سالاری دینی» که ریشه‌ در حکومت‌ نبوی‌ و علوی‌ دارد. در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران، حرف‌ نو و جدیدی‌ است‌ که‌ توجه‌ بسیاری‌ از ملت‌ها، شخصیت‌ها و روشنفکران‌ عالم‌ را به‌ سوی‌ خود جلب‌ کرده‌ است. این ایده به معنای تحقق‌ خواست‌ واقعی” مردم‌” است.

 نظام‌ مردم‌سالار از دیدگاه‌ اسلام، نظامی‌ است‌ که‌ افزون‌ بر اتکا بر آرای عمومی‌ نسبت‌ به‌ تعهداتش‌ در قبال‌ مردم، وفادار بوده‌ و به‌ صرف‌ “وعده‌دادن”، بسنده‌ نکند. با وجود تحکیم مردم سالاری دینی در ایران، دشمن با تبلیغ  “عدم شرکت در انتخابات” می‌خواهد نشان دهد که این ایده در میدان عمل شکست خورده است.

این بخش از گمان دشمن، این نیاز را نشان می‌دهد که ما باید قوی باشیم. قوت ما، توهم ضعف انگاری را از دشمن می گیرد و فرصت‌های بی‌بدلیلی برای ایرانیان به وجود خواهد آورد. قوت ایده حکمرانی ما در شرکت در انتخابات به عنوان سمبل مردم سالاری دینی است. از دیدگاه رهبر انقلاب، حضور در انتخابات یک وظیفه شرعی، یک جشن ملی و یک حق مدنی است.

با شرکت در انتخابات پیش رو می‌توانیم ایده حکمرانی‌مان را تقویت کنیم و در یک کلمه «قوی» شویم. قوت در عرصه‌های مختلف زیست ایرانیان، حاصل جمعی را به وجود خواهد آورد که ایران اسلامی را با نیرویی پرتوان و بی توجه به دشمنان در مسیر تاریخی – تمدنی‌اش پیش خواهد برد.

*روزنامه نگار و مدرس ارتباطات