صحبت اخیر وزیر میراثفرهنگی دال بر حمایت از فمتریپ اینفلوئنسرها به گونهای منعکس شد که هدی رستمی و دوستانش را برآشفت، در حالی که اصل ماجرا و ماهیت حرکت تأثیرگذار این جهانگرد ایرانی آنقدر قابل تحسین و جذاب است که حیف است دچار حاشیه شود.
همانطور که وزارتخانه میراثفرهنگی از ابتدای فعالیت اعلام کرده، نقش اصلی فعالیتهای گردشگری برعهده بخش خصوصی بوده و استراتژی وزارتخانه حمایت و نظارت بر امور است. تور اینفلوئنسرها کار هرکس که باشد، قابل تقدیر است و پروژه جدال با ایرانهراسی وظیفه تمام ایرانیان؛ پس بهتر است خبرگزاریها و سایتهای خبری و کانالهای مجازی هم به جای قراردادن بخش خصوصی و دولتی در مقابل هم به دور از تنشزایی، پشت حرکت قابل تحسین این تور بایستند و با پوشش مناسب این رویداد مبارک موجب تداوم چنین فعالیتهای تبلیغی گردشگری شوند.
روز پنجشنبه علیاصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی کشور در پاسخ به این سؤال که نظرتان درخصوص سفر اینفلوئنسرهای اینستاگرامی به ایران و پروژه خانمی که این کار را انجام میدهند و گردشگران معروف خارجی را به ایران میآورند، چیست و آیا از آن حمایت میکنید؟ اظهار داشت: «سفر اینفلوئنسرهای اینستاگرامی به ایران کار وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است. ما برای امر تبلیغات، مبارزه با ایرانهراسی و معرفی چهره واقعی ایران کارهای مختلفی را در زمینه تبلیغات انجام میدهیم.»وی افزود: «یکی از حوزهها این است که چهرههای معروف را به ایران بیاوریم، ایران را به آنها بشناسانیم تا از نزدیک فرهنگ غنی، طبیعت زیبا و بناهای تاریخی ما را ببینند. این گروه معرفی خوبی انجام دادند، گسترش آن در خارج از کشور زیاد بود و تصاویر بسیار خوبی را به خارج از کشور ارسال کردند. این بخشی از برنامههای تبلیغات و معرفی ایران است که حتماً آن را ادامه خواهیم داد.»
■ تقلای هدی برای شفافسازی
جنجال برخی پایگاههای خبری و کانالهای مجازی برای تحریک این گروه شروع شد و هدی رستمی با استوریکردن خبر، پاسخ داد که امیدوارم منظور آقای وزیر از آن خانم و ایفلوئنسرها من نباشم؛ چراکه وزارت میراثفرهنگی تنها در دادن مجوز با من همکاری کرده است. وی در پستی نوشت: «فمتریپ حدود یکسال پیش استارت خورد. با یک ایده کوچیک از سفری که در ترکیه اجرا شد و من بهعنوان سفیری از ایران آنجا شرکت داشتم.
برای شروع و بودجه اولیه در «روستودیو» کتابچه راهنمای سفر را طراحی کردیم به اسم دفتر سفر و حدود ۷هزار نسخه آن را فروختیم که تمام سودش برای طراحی فمتریپ بود. بعد برنامهریزی پروژه به شکل جدی شروع شد و feeliran@ راهاندازی شد. با دعوت اینفلوئنسرها، قسمت جدی ماجرا رسید و ما برای گرفتن مجوزها و ویزاها اقدام کردیم و برای گرفتن ویزاها با شرکت مسافرتی «رهی نو» همکاری کردیم که اسپانسر این قسمت ماجرا شد. همزمان سراغ وزارت گردشگری رفتیم برای مجوزها. وزارت گردشگری که خودش بهتازگی پروژه visitiran را شروع کرده و کارش با پروژه ما متفاوت ولی همسو است، برای صدور مجوزهای لازم و معرفی ما به ادارات دیگر همکاری خوبی کرد. البته که موضوع سفر اینفلوئنسرهای خارجی در ایران موضوعی تازه بود و گرفتن مجوزها برای آمدن و عکاسی و… حدود شش ماه طول کشید! بماند که هماهنگکردن دوازده نفر اینفلوئنسر از چندین کشور و قاره مختلف که همزمان به ایران بیایند، کار وحشتناک سختی بود و همزمان ما هم باید حواسمان به تقویممان میبود.
بالاخره تاریخ سوم اکتبر برای دو هفته سفر نهایی شد و تازه نوبت پروازها، هتلها، غذا و فعالیتها رسید. جایی که ترکیشایرلاین اسپانسر خدماتی شد و با ما برای پروازهای بیزینس مهمانان از مقصد به ایران و برعکس همکاری کرد. ترکیشایرلاین با تأمین بلیت رفتوبرگشت مهمانان، هم خیال ما را راحت کرد و هم خودش بهعنوان یک هواپیمایی اینترنشنال، همزمان در چندین نقطه مختلف دنیا تبلیغات خدمات خوبش را انجام داد. همکاری ترکیشایرلاین که یکی از موفقترین ایرلاینهاست با ما، خودش گواه اهمیت ماجرا بود. بعد هم بچههای خستگیناپذیر تیم روستودیو بودند که دهها بار مسیر فمتریپ را رفتند و با صدها بیزینس مختلف برای اقامت، خوراک و فعالیتها مذاکره کردند. جایی که شاید بیشترین سختی ماجرا بود، متقاعدکردن بیزینسهای ایرانی به همکاری با چنین پروژهای بود، چون تصویری از اتفاقی که قرار بود بیفتد نداشتند، اما بالاخره توانستیم بهترینها را برای این اولین فمتریپ ایران هماهنگ کنیم و در همه شهرها خدمات اسپانسری بگیریم. در آخر هم که هنوز خیلی از ماجرا مانده بود و ما هنوز درگیر تیکه آخر بودجه برای اجرای نهایی و بالابردن کیفیت سفر بودیم، «تپسی» حامی مالی قسمتی از ماجرا شد و در مسیر همراهمان شد. حالا اینجاییم بعد از سختی و خستگی یکسال کار، وسط سفر و قدمی به اسم فمتریپ.»
■ نقش معاونت گردشگری کشور تسهیلگری است
در این میان، ولی تیموری، معاون گردشگری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در خصوص این تور پیشتر به خبرنگار ایلنا گفته بود: بخش خصوصی حوزه گردشگری درصدد برگزاری تور آشناسازی برآمده است. بیش از ۳ ماه پیش این پیشنهاد از سوی فعالان بخش خصوصی به معاونت گردشگری ارائه شد و عنوان شده بود قصد دارند سفری برای تعدادی از فعالان فضای مجازی که دنبالکنندههای متعددی دارند، تدارک ببینند که به ایران سفر کنند. از این طرح استقبال کردیم و از آنها خواستیم تا فهرست اسامی این افراد را در اختیار ما قرار دهند. بعد از انجام بررسیهای لازم متوجه شدیم مشکل خاصی وجود ندارد و اجازه ورود آنها را دادیم.
به گفته تیموری، تمام هماهنگیهای لازم و مخارج و هزینههای انجامشده توسط بخش خصوصی صورت گرفته و معاونت گردشگری کشور فقط تسهیلکننده بود. حمایت ما در قالب انجام مکاتبات لازم جهت هماهنگی استانها و مراکزی بود که مورد بازدید قرار گرفتهاند. در عین حال بعضاً تخفیفاتی را از هتلها و سطوح استانی برایشان در نظر گرفتیم.
■ تلاش روزنامه «توریسم» برای جدال با ایرانهراسی
در کمال تعجب با وجود تبلیغات وسیع این گروه در فضای مجازی، هیچ خبر و گزارشی از آنها در رسانههای رسمی و روزنامهها درج نشد و در اولین روز حضور آنها در ایران، تنها روزنامه «توریسم» بود که طبق تعهد همیشگی خود نسبت به حمایت تمام و کمال از هر حرکت بزرگ یا کوچکی که گامی برای اعتلای صنعت گردشگری ک شور باشد، به پوشش وسیع گزارش آغاز ایرانگردی این ۱۲ اینفلوئنسر پرداخت اما رسانههای بیگانه طبق معمول دست بهکار شدند و با انتقاد از هدی رستمی، بانی این فمتور سعی در تخریب و مخدوشکردن این حرکت تأثیرگذار داشتند و بعد از آن بود که تازه خبرگزاریها و سایتهای خبری و دیگر رسانهها از خواب پریده و متوجه این رویداد مبارک در صنعت گردشگری کشور شدند!
تبلیغات، پاشنه آشیل گردشگری کشور است، کما اینکه گردشگران خارجی که سهل است، خود ایرانیها هم آنچنان که باید و شاید جاذبههای گردشگری کشور را نمیشناسند و در جهان امروز که فضای مجازی نقشی مهم در جذب گردشگران جهان دارد، حضور ۱۲ بلاگر مشهور با ۱۵ میلیون بازدیدکننده در روز میتواند آبی بر آتش ایرانهراسی و تصاویر ناجوانمردانهای که رسانههای بیگانه برای دفع گردشگران ارائه دادهاند، باشد اما کملطفی رسانههای داخلی در پوشش ضعیف گزارش حضور آنها و جنجال برخی برای قراردادن وزارتخانه میراث و هدی روبهروی هم موردی قابل تأمل است که میطلبد در برنامههای آتی، بنگاههای خبری کشور هوشمندانه برخورد کرده و اینگونه در مقابل پیشدستی رسانههای ضدایرانی خاموش ننشینند و با پوشش وسیع حضور چنین افرادی در ایران به دور از جنجال و تنش، مهر تأییدی بر امنیت و زیباییهای ایران عزیزمان بزنند.