گردشگری و توریسم

وقتی میوه نیست، چغندر جنتلمن می شود

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، مراسم و جشن های بزرگداشت روز معلم امسال با حاشیه های همخوانی دانش آموزان چند مدرسه با ترانه یک خواننده جنجالی، زیرزمینی و خارج نشین همراه شد؛ خواننده ای که گفته می شود ساخته های او چند ده میلیون بار شنیده شده و طرفدارهای زیادی بین متولدان دهه های اخیر دارد.
انتشار وسیع تصاویر همخوانی و بالاپایین پریدن ده ها دانش آموز با ترانه تازه این خواننده با واکنش های متعددی روبرو شد. یکی از کسانی که در این باره سخن گفت «علی مطهری» نایب رئیس دوم مجلس بود که اظهار داشت وزیر آموزش و پرورش باید در این باره پاسخگو باشد و به دلیل پخش «کلیپ‌های رقاصی و آهنگ‌های مبتذل» باید مدیران مدارس یادشده اخراج شوند.
«سیدمحمد بطحایی» وزیر آموزش و پرورش که اخیرا اظهاراتش درباره سند 2030 نیز خبرساز شده بود، در پی اعتراض مطهری و موضع گیری چند تن دیگر که حتی از طرح سوال و استیضاح وزیر سخن گفته بودند، به سرعت وقایع چند مدرسه را تخطئه و تصریح کرد متخصصانی را مامور پیگیری ریشه تولید کلیپ‌های اخیر کرده است.
وی با بیان اینکه این کلیپ ها اعتماد عمومی و باور مردم متدین را هدف قرار داده و با هدف فریب و نفوذ به نظام تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می گیرد، از پلیس فتا و مسوولان قضایی خواست تا آموزش و پرورش را برای یافتن خاطیان یاری رسانند.
سخنگوی این وزارتخانه نیز با اشاره به منافات شاداب سازی قانونی و شرعی در مدارس با مقوله ابتذال تاکید کرد اگر عواملی خارج از قوانین مدرسه در مدرسه حضور یافته و منجر به هنجارشکنی و تخلف بشوند در صورت شناسایی برخورد قانونی و جدی خواهیم داشت.
ماوقع چند روز گذشته باعث شد تا از چند منظر این رخداد مورد توجه قرار گیرد و دیدگاه های مختلفی درباره آن طرح شود؛

1- یکی از نخستین و اصلی ترین واکنش ها در این جمله خلاصه می شد که «آیا مشکل اصلی مدارس و دانش آموزان ما پایکوبی کردن با ترانه یک خواننده لس آنجلسی است؟»
طی سال های اخیر بارها و بارها رخدادهای دلخراشی چون آتش سوزی در مدارس، ریختن دیوار روی کودکان و … را شاهد بوده ایم و به گفته برخی مسوولان، مدارس ما با آفت هایی چون شیوع توزیع و مصرف مواد مخدر، افسردگی و … روبرو است. بسیاری از ناظران می گویند با توجه به شدت جراحت و عمق این آسیب ها، فریادی که اکنون در اعتراض به همخوانی با یک ترانه مبتذل در مدارس به گوش می رسد بسیار پرسش برانگیز است.

2- اقدام هماهنگ شده برای ضربه زدن به ارزش ها و رواج ابتذال میان جوانان و نوجوانان از انگاره هایی است که این روزها در ارتباط با رخدادهای اخیر بسیار دیده می شود و به گوش می رسد.
نگاهی به مضمون و محتوای نماهنگ مزبور هم فاصله ای ژرف میان سبک گفتار و رفتار و جاذبه های سمعی و بصری طیف بزرگی از مخاطبان با هنجار و ارزش های مرجع و ترویجی از سوی حاکمیت را به تصویر می کشد؛ آنچه که بسیاری از خانواده ها نیز برای فرزندان خود نمی پسندند و آن را مبتذل خوانده و نکوهش می کنند اما در شمایی کلی از انتخاب های مربوط به سبک زندگی خود، بر ناهنجار بودنش چشم می پوشند.
به عبارتی دیگر، وضعیت کنونی بیش از آنکه توطئه ای از سوی دشمنان به چشم آید ناشی از آسیبی است که اینک خود را در تغییر ذائقه مردم نمایانده است. نکته دیگر اینکه بسیاری از مسوولان و تصمیم گیرندگان فرهنگی از این ذائقه به دور مانده و در تعابیر خود از رخدادهای جامعه، با واقعیات فرسنگ ها فاصله گرفته اند.

3- زمانی که خواننده ترانه پرماجرای اخیر از سوی نامزد اصلاح طلب انتخابات سال 84 برای پیوستن به کمپین تبلیغاتی مورد استقبال قرار گرفت یا هنگامی که نامزد منتخب اصولگرایان برای انتخابات 96 حاضر به ملاقات با خواننده ای هنجارستیز شد و در محافل اصولگرایی از وی تقدیر و تشکر به عمل آمد بسیاری می گفتند که برای جلب مشارکت عمومی باید سلیقه جوانان را مورد توجه قرار داد و به خواست و سبک زندگی مطلوب آنان توجه کرد.
مفهومی که زمانی سلیقه خوانده می شود، گاه با عنوان گرایش به ابتذال مورد خطاب و عتاب قرار می گیرد و ظرفیت های اطلاع رسانی آموزش و پرورش و توجهات سیاسیون معطوف به برخورد با پایکوبی گروهی از دانش آموزان می شود بی آنکه چاره جویی جدی برای مشکلات نظام آموزش و پرورش در میان باشد و معلوم نیست این تناقضات چه زمانی پایان می یابد.

4- سلیقه مردم تا حد زیادی تابعی از تصمیم های کلان فرهنگی است. زمانی که برنامه 90 تعطیل می شود، صف های طولانی برای گرفتن امضا از مجری مشهور آن به راه می افتد. آنگاه که کنسرت های مجوزدار هم تعطیل می شود و مفاخری چون «محمدرضا شجریان» در صدا و سیما ممنوع الصوت شده و نهایت ابتکار و خلاقیت برنامه سازان این رسانه به کپی برداری از محصولات پرطرفدار آمریکایی و اروپایی قد می دهد، چه گزینه ای برای ایجاد گرایش به محصولات فرهنگی وطنی میان پیر و جوان به وجود می آید و قرار است چه سپر فرهنگی مانع گرایش به ابتذال شود؟
سخافت، ابتذال و وهنی که در صدا و تصویر کلیپ جنجالی به چشم و گوش می رسد برای بسیاری اظهر من الشمس است اما به گفته خیلی از ارزشی ها این محصولات همچون «مَرکب دجال» بسیاری را به دنبال خود می کشاند. در این میان باید به این پرسش پاسخ گفت که چه آفتی بر بوستان و باغ فرهنگ و جامعه ما افتاده که در قحطی میوه، چغندر سلطنت و عنوان جنتلمنی می یابد؟
پژوهش**9279

انتهای پیام /*


فرهنگی


آموزش و پرورش


آسیب فرهنگی