گردشگری و توریسم

نقدی بر طرح های توسعه ای پیرامون حرم مطهر امام رضا(ع)

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، در سال های اخیر با اجرای طرح توسعه حرم مطهر رضوی و همچنین تغییر در بافت پیرامونی حرم منجر به بحث های فراوانی شده است. چنانکه حتی گستره بحث ها به مدیریت شهر مشهد هم کشیده است و برخی از تجاری سازی شهر مشهد سخن می گویند و آن را در تضاد با روح معنوی شهر می دانند.
از طرف دیگر، برخی از مردم و زائران نیز بر این باورند که زیارت امام رضا (ع) مثل قدیم با صفا نیست و آرامش گذشته حرم در انبوهی از بناها و صحن ها یافت نمی شود.
پژوهشگر ایرنا برای بررسی این وضعیت با «عباس آذری»، مدرس دانشگاه گفت و گو کرد. آذری در چندین پروژه و در رساله دکتری شهرسازی خود با عنوان «پدیدارشناسی جدایی حرم های مطهر از بافت پیرامون» در خصوص وضعیت حرم امام رضا (ع) پژوهش کرده است.
آذری در ابتدا با تشریح رویکرد نظری اش گفت: ویژگی خاصی در فضای فکری تشیع وجود دارد که من قبلا متوجه آن نبودم و آن بحث انسان کامل است. منظور از انسان کامل شخصی است که حتی پس از مرگ هم در میان پیروان خود هنوز زنده است و بخاطر همین موضوع در شیعه نگاه ویژه ای به حرم امامان (ع) و امامزاده ها می شود. من نمود عینی ارتباط انسان کامل و پیروان او در شهرسازی را با ارتباط حرم و پیرامون مقایسه کردم. همانطور این اعتقاد که امام بین شیعیان زنده است هنوز در مشهد وجود دارد.
در مبحث نظری من با رویکرد پدیدارشناسی مکان کار کردم. به اعتقاد این رویکرد، مکان متشکل از دو بخش فضا و کاراکتر است. وجود کاراکتر به تقویت روح مکان کمک می کند ولی وقتی نگاه ها فقط به سمت فضا باشد، کاراکتر محو می شود.
وی در ادامه با بیان تاریخچه بافت پیرامون حرم امام رضا(ع) گفت: در دوره صفوی که شیعه توانست قدرت گیرد، خانه های مردم دور تا دور حرم شکل گرفت و انسجامی بین شهر و حرم پدید آمد.
در زمان پهلوی دوم، سال 56، دور تا دور پیرامون حرم تخریب شد و طراحی آن توسط داریوش بوربور انجام شد و عبدالعظیم ولیان، استاندار خراسان آن را اجرا کرد که بخش بزرگی از بازار قدیم مشهد تخریب شد. به تعبیر من در این دوره امام رضا (ع) تبعید شد و ارتباط حرم و شهر قطع شد.
بعد از انقلاب اسلامی ریشه های فکری تشیع دوباره برگشت و می بینیم که بافت چمنی دور حرم دوباره توسط مردم ساخته می شود ولی دیگر بازار قدیم را به شکل سابق نداریم. در واقع در اوایل انقلاب دوباره توجه به امام (ع) به عنوان انسان کامل و حلقه زدن دور آن بازگشت و توسعه فضا رونق گرفت. اتفاقات دیگری هم افتاد که تعداد زائران افزایش یافت، خدمات کافی نبود و به بهانه ارائه خدمات به زائر، حرم را بزرگ کردند. با بزرگ سازی حرم، بافت پیرامون آن را در نظر نگرفتند و بافت نامنسجمی به وجود آمد.
این شکل نامنسجم و ناهمگون باعث شد تا اجرای طرح توسعه رقم بخورد. کازرونی وزیر مسکن، توسعه 300 هکتاری را مطرح کرد و تا به امروز این پروژه در حال کار است. بسیاری از مناطق را تخریب و رها کردند و این بسیار اسفناک است. وقتی از بالا به شهر و پیرامون حرم نگاه کنیم، انگار در وسط محلات بمب گذاشته اند و تخریب کردند. فضاهای شهری را تخریب، صاف و تبدیل به پارکینگ کردند و حتی در بخش هایی مال سازی (پاساژ) کردند.
در سال گذشته، یک مسجد دوره صفوی را در کنار پاساژی تخریب کردند تا خیابانی ساخته شود، با چه نگاهی در مذهبی ترین شهر ایران مسجدی تخریب می شود. ما به یک مقوله متافیزیکی در ابعاد اقتصادی نگاه کرده ایم و قطعا جواب درستی نخواهیم گرفت ولی امروز در مشهد این رویکرد را می بینم.

** آسیب طرح های توسعه در اطراف حرم ها
این مدرس دانشگاه از آسیب طرح های توسعه ای در اطراف حرم امام رضا(ع) گفت: از شروع مداخلات در بافت پیرامونی حرم تاکنون ما شاهد این هستیم که روح مکان و کاراکتر مکان در حال تضعیف شدن است. ما ریشه های تاریخی و هویت ساز در پیرامون حرم را تخریب کرده ایم. از طرف دیگر، بافت پیرامونی حرم به عنوان رابط فضایی حرم و شهر را تخریب کردیم و برای کسانی ساختیم که یک زندگی کوتاه مدتی در آن محدوده دارند و هیچ حس تعلقی به مکان ندارند، در صورتی که در گذشته ما زندگی مجاوران حرم را داشتیم.
من با برداشت های میدانی و مدل سازی، این اتفاق تضعیف هویت و روح مکان را ثابت کردم و جالب بود که مسوولان هم اشتباه خودشان را در طرح توسعه پذیرفته اند و اغلب مخالف آن بودند ولی آن را اجرا می کردند. پروژه ای با وزارت مسکن داشتم که با داده ها و اطلاعات از آسیب های این طرح، شهریورماه سال گذشته، آقای حناچی که در معاونت معماری و شهرسازی بود، نامه ای نوشت و جلوی اجرای آن را گرفت تا طرحی مناسب ارائه شود.
وقتی با مردم صحبت کردم، می گفتند که ما طرح توسعه می خواستیم ولی نه اینطوری که ساختند، ما می خواستیم به ساکنین محله ها احترام بگذارند و اهمیت قائل شوند. دو محله قدیمی در شهر اولیه مشهد به اسم نوغان و تپه المحله که هرکدام از حرم هویت می گرفتند و ارتباطی با حرم داشتند، بخش زیادی از آن ها تخریب شد. بهترین وضعیت از نظر روح مکان که خوشبختانه فعلا حفظ شده است، محله گنبد خشتی است. در نقشه برداری ها و مصاحبه ها کاملا به این نتیجه رسیدم که هرجایی که طرح توسعه پیرامون حرم اجرا شده است، کاملا کاراکتر مکان تضعیف شده و حتی امنیت و نظارت اجتماعی هم تضعیف شده است.
در مداخلات از این دست در پیرامون حرم های مقدس، حتما باید ملاحظات جامعه شناختی را در نظر گرفت و به مسائل ریشه های تاریخی و هویتی، کاراکترهای طبیعی و انسانی و کاراکترهای معنوی و روحی پرداخته شود.
شباهت عملکرد ما در مشهد و عملکرد عربستانی ها در مدینه و مکه تعجب برانگیز است چون آنها با اعتقاد وهابیت برای شان اصلا مقابر اهمیتی ندارد و انسان کامل را قبول ندارند. آنان با این رویکرد بخش هایی از مدینه را تخریب کردند، بزرگ سازی کردند و اطراف حرم پیامبر برج سازی کردند. ما هم مثل آنان رفتار کردیم در صورتی که در اعتقادات ما ریشه ها و انسان کامل مطرح بود اما در عمل ما، خانه های مردم را به رضایت یا زور تملک کردیم، تخریب و بعد ساختیم.
امروز در دنیا کشورها به سمت هویت سازی رفته اند و مکان به هویت سازی بسیار کمک می کند به طور مثال هویت سه دین در اورشلیم وجود دارد و هیچ کس جرات نمی کند آنجا خانه ای را خراب کند اما ما بخشی از هویت مکانی پیرامون حرم را از بین برده ایم. ما می توانستیم تجربه ناب زیارت شیعی را به فرزندانمان نشان دهیم اما این فضا در ایران و حتی اخیرا در عراق در حال نابودی است. در صورتی که یک فرانسوی می تواند ریشه هایش را در پاریس صد و پنجاه سال پیش نشان دهد.
توسعه همیشه اتفاق خواهد افتاد و ما نمی توانیم جلوی آن را بگیریم ولی اینکه چه طور توسعه بدهیم مهم است. توسعه ای که پایدار باشد و به پایداری اجتماعی به اندازه پایداری زیست محیطی توجه شود.
ما فقط گذشته خود را تخریب کردیم و به جای آن پاساژ و هتل ساختیم و اسم هایی ضامن و ثامن گذاشتیم ولی این اسامی هویت ساز نیستند. به طور مثال در بین الحرمین شیراز، ما همه چیز می بینیم به جز بین الحرمین.

** طرح توسعه حرم ها علیه مجاوران
این پژوهشگر شهرسازی درباره راهکارهای موجود چنین گفت: به لحاظ ذهنیتی مشکل داریم که می خواهیم همه خدمات و سکونتگاه ها را در اطراف حرم متمرکز کنیم، فضای حرم را بزرگ و بزرگتر کنیم و حتی ماشین را به سمت حرم هدایت کنیم اما خدمات می تواند در سطح شهر پراکنده باشد و بافت پیرامونی را حفظ کرد. در اجرای طرح های توسعه باید از نگاه بالا، به سمت پایین بیاییم و مردم و محلات را ببینیم.
متاسفانه این رویکردهای تخریبی پیرامون حرم در کربلا و کاظمین هم در حال اجراست. در رابطه با توسعه کاظمین مشاورهای مختلف پلن دادند، یک مشاور اروپایی در پلن خودش به جای اینکه دور حرم را تخریب کند، شبکه ای از تاسیسات و خدمات را در اطراف حرم پراکنده کرد تا بافت پیرامون حرم حفظ شود اما متاسفانه یک شرکت اماراتی طرحی را اجرا کرد که دور حرم را تخریب کرد، حالا شما به ریشه فکری مشاور اماراتی توجه کنید، در اصل اعتقادی به حرم ندارد ولی آن شرکت اروپایی برایش هویت اهمیت دارد با اینکه مسلمان هم نیستند.
در کربلا افرادی را داریم که به جمعیت زائران اربعین سرویس می دهند ولی در طرح های توسعه، ما این افراد را نادیده می گیریم تا هتل بسازیم، اما این هتل، آن خدمات مجاوران حرم را به ما نمی دهند، زائر اربعین برای سختی کشیدن در مسیر و اتفاق های پیرامونش می رود، نه برای اسکان در هتل. به نظر می رسد در اینجا خلط مبحثی بین دو مفهوم زائر و توریست به وجود آمده است.
در مجموع ایده من در این رساله این بوده است که حرم از بافت دور خودش جدا شده و این بر خلاف تفکر شیعی و اعتقاد به انسان کامل است.
پژوهش** 9459**1552

انتهای پیام /*


اجتماعي


مشهد


حرم مطهر رضوي


طرح توسعه