گردشگری و توریسم

خلاء قزوینی در قزوین به روایت رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی

به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی خانه گفتمان شهر، این سخنان را سید محمد بهشتی در نشست «قزوین؛ بیم و امیدهای یک شهرِ کهن»،بیان کرد و افزود: یکی از مهمترین مشکلات قزوین عدم وجود قزوینی‌ها است و اینکه یادشان رفته کجا زندگی می‌کنند.
بهشتی تاکید کرد: شاهدش این است که توسعه قزوین به سمت شمال رفت و تمامی تمهیدات و تدابیر از سر راه برداشته شد. فراموش کرده ایم قزوین کجاست و قزوینی بودن یعنی چه؟ ما جاهل نشدیم بلکه دچار آلزایمر و نسیان شده‌ایم باید قزوین و اهمیتش را به یاد آوریم.
وی افزود: در قزوین خاندان‌های بزرگی داریم که نوشادی، شیرازی و یزدی هستند چرا اینگونه است؟ اول اینکه شهرهایی که پایتخت بودند به دلیل تنوع فرهنگی و ایفای نقش پایتختی (ایرانِ کوچک بودن) کم و بیش اینگونه هستند.
به گفته بهشتی،قزوین یک دوره پایتخت بوده و اما اگر سابقه این اسامی دنبال شود به دوره فتحعلی شاه بر می‌گردد. بعد از چندین قرن موقعیت قزوین یک موقعیت استثنایی می‌شود. بعدها که ما شاهد ارتباط وسیع شرق و غرب می‌شویم نام جاده ابریشم مطرح می‌گردد. شبکه‌ای از نیشابور به سمت شرق و از قزوین به سمت غرب. قزوین به عنوان نقطه خاص جاده ابریشم مطرح می‌گردد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در ادامه گفت: در فلات ایران راه و جاده اهمیت زیادی دارد. زیستگاه‌ها به صورت نقطه‌ای نیاز به شبکه ارتباطی دارد از این روست که راه به عنوان ایجاد کننده منظومه‌های زیستی حائز اهمیت می‌باشد. راه‌های مهم ایران شامل کریدور جنوب البرز و کریدور شرق زاگرس می‌شود که قزوین واقع در مهم‌ترین کریدور ایران است.
بهشتی با بیان اینکه قزوین محل تلاقی راهی است که به سمت روسیه می‌‌رود،گفت: در زمان قاجار تجارت از طریق کشتی و مسیر انزلی، رشت، قزوین و روسیه بود. قزوین در مسیر رفتن به بین‌النهرین هم می‌باشد. در واقع شهر قزوین محل تلاقی شبکه ارتباطی با جهان بوده که اولین گراند هتل و بزرگترین کاروانسرای شهری ایران در این شهر ساخته می‌شود.
بهشتی با بیان اینکه ترمینال اصلی تمامی تجارت‌ها قزوین بوده است،گفت: قزوین تنها در دوره قاجار جایگاه مهمی پیدا نکرده است بلکه در طول تاریخ جایگاه مهمی داشته است. هم اکنون سابقه 10 هزارساله زیست در دشت قزوین کشف شده است. دریای خزر نیز به دلیل مهم‌ترین شهر نزدیک یعنی قزوین کاسپین نام نهاده شده است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در ادامه سخنانش با طرح این پرسش که «این موقعیت مهم قزوین چگونه به وجود آمده است؟» افزود: زیستگاه‌های ما خصوصیات مشترک دارند و این خصوصیات مشترک آنها را از مکان‌های دیگر متمایز می‌کند.
«براساس یک دوگانه موانع و منابع زیستی می‌توان گفت که تمامی شهرهای اروپایی دارای منابع و موانع بالفعل هستند برای مثال شهر پاریس در کنار رودخانه سِن و شهر لندن در کنار رودخانه تایمز واقع شده است و از تمامی مخاطرات آن باخبر هستند. اما در ایران منابع و موانع بالقوه هستند و هر دو اینها پشت زمین و زمان پنهانند. هنر مردم در این سرزمین تشخیص موانع و منابع زیستی است.»
وی ادامه داد: در قزوین 2 رودخانه اصلی یک یا دو بار در سال طغیان می‌کرده و باعث صدمه می‌شده است. اگر اکنون هم بخشی از بافت قزوین بررسی گردد شاهد عمق بسیار زیادی لایه‌های آبروفتی و آوار ساختمانی به دلیل زلزله و سیلاب‌های مکرر خواهیم بود. راه حل قزوینی‌ها برای سیلاب کم‌کردن سرعت آب و کاهش خطر آن بوده است بنابراین اطراف شهر بندهایی را بر سر راه آن درست کرده‌اند. از این رو با جستجوی فراوان گونه‌ای از گیاهان را در آن مکان‌ها کاشتند که با یک یا دو بار آبیاری در طول سال همواره سرسبز بمانند. از لحاظ اجتماعی وضعیت این باغات بسیار جالب بود، باغات شهر قزوین کوچه باغ نداشته و اطرافش دیوار ندارد همچنین در هرکدام از این باغات انواع مرکبات کاشته شده است تا چشم طمع به باغ همسایه نباشد.
بهشتی افزود: قزوین تهدیدهای دیگری نیز دارد که راه حل همین باغات می‌باشد برای مثال بادی که در تابستان از جنوب شرقی به شهر می‌وزد که گرد و غبار و گرما را از روی کویر به شهر می‌آورد و یا باد منجیل که در زمستان از جنوب غربی همراه خود برف می‌آورد. اینگونه بود که مردم قزوین منابع و موانع را از قوه به فعل تبدیل کردند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: در حال حاضر در شهر قزوین معمای ناشناخته نداریم، حداقل کار این است که خراب کاری نکنیم و توجه داشته باشیم که منزلگاه استقرارهای متوالی تمدن در قزوین بوده است.
«علی دهباشی»؛ مدیر و سردبیر مجله بخارا به عنوان دیگر سخنران این نشست گفت: قزوین از جمله شهرهایی است که انسان های بزرگی را در عرصه های گوناگون به ایران هدیه کرده است.
دهباشی از خانواده حاج سید جوادی به عنوان خاندانی بزرگ در قزوین نام برد که به گفته او از مشروطه به این سو در شرایط مهم و حساس حضور داشته اند.
وی با اشاره به همکاری خود با علی‌ اصغر صدر حاج سیدجوادی در نشریه جنبش که به همراه اسلام کاظمیه منتشر می شد، وی را ‘شرف روزنامه نگاری’ خواند.
دهباشی همچنین با نام بردن از افرادی همچون «جواد مجابی» و «سید محمد دبیر سیاقی» به عنوان استادان ادبیات کشور،گفت: باید به نسل جدید نویسندگان و روزنامه نگاران قزوین یادآور شوم که بدانند نسل گذشته شان چه کسانی هستند و باید خود را وامدار چه کسانی بدانند.
در ادامه «آسیه جوادی»؛ نویسنده قصه های کوتاه در سخنانی از ویژگی‌ غذاهای قزوین سخن گفت و افزود: سفره ایرانی یکی از مهم‌ترین سفره‌های جهان است و غذاهای قزوین در این سفر جای خود را دارد.
«حسن لطفی»؛ کارگردان و منتقد سینما دیگر سخنران این نشست بود که از دو مستند «بودن یا نبودن» و «پسرک چشم آبی» که به ترتیب درباره علی دهباشی و جواد مجابی ساخته است سخن گفت.
لطفی تاکید کرد: قزوینی ها بسیار مهمان نواز هستند. وقتی در سال 1354 به قزوین آمدم، در آنجا غریبه بودم و فکر نمی کردم خود را دوتابعیتی بدانم و قزوین چنان برایم اولویت باشد که تابعیت اول را برایم پیدا کند.
او ادامه داد: نمی دانستم آن خیابانی که در آن قدم می زدم، اولین خیابان ایران است. نمی دانستم قزوین جواد مجابی را دارد که ادبیات و روزنامه نگاری ایران بسیار به او مدیون است. نمی دانستم علی دهباشی را دارد که به تنهایی، کار یک وزارتخانه را انجام می دهد. نمی دانستم سیدمحمد بهشتی را دارد که یک تنه در بنیاد سینمایی فارابی، جشنوراه فیلم فجر را برگزار کرد.
این کارگردان سینما تاکید کرد: قزوین با تهران فقط 150 کیلومتر فاصله دارد اما محروم است. می تواند به عنوان یک شهرک سینمایی مورد استفاده باشد و یا شهرک صنعتی دارد که اگرچه اشتغال زا بوده اما فقط دود آن نصیب مردم شده است.
لطفی افزود: قزوین که حالا یکی از بیشترین آثار ثبتی را در میراث فرهنگی دارد، گنجینه ای تمام عیار است و با تمام بضاعتی که دارد، به تازگی در حال شناخته شدن است.
او افزود: قزوینی ها اگرچه بسیار مهربان و مهمان نواز هستند اما به کسی باج نمی دهند. وقتی اولین داستانم را برای چاپ در مجله دنیای سخن، نزد جواد مجابی بردم، چاپش نکرد.
لطفی خاطرنشان کرد: قزوینی ها می کوشند عدالت را برقرار کنند و البته یاد گرفته اند جلوه های شهرشان را ببینند و روز ملی قزوین داشته باشند. یکی از زیبایی های مردم شناسانه این شهر، لهجه آن است. به لهجه سخیفی که در فیلم ها صحبت می شود، توجه نکنید زیرا واقعیت آن است این لهجه از زیبایی های کلان این شهر است.
«محمدعلی حضرتی»؛ مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین آخرین سخنران این نشست بود که درباره چرایی انتخاب 9 شهریور به عنوان روز ملی قزوین سخن گفت.
حضرتی: یک سال پس از استقرار تشکیلات استانی، ابتدا 12 آبان که روز بنیادگذاری قزوین بوسیله شاپور اول ساسانی _ که امسال، 1723 سال از آن روز می گذرد _ پیشنهاد شد. شورای شهر اول واکنش خوبی نشان نداد. در شورای سوم اما پیشنهاد شد 9 شهریور به عنوان روز انتخاب قزوین به پایتختی توسط شاه تهماسب صفوی، روز قزوین باشد و به این ترتیب موضوع شهر ساسانی مغفول ماند.
او ادامه داد: قزوین بهشت باستان شناسی است و شاید هیچ جای ایران نباشد که در محدوده ای کوچک آثار بسیاری داشته باشد.قزوین با آنکه کمتر از یک درصد از مساحت ایران را به خود اختصاص داده ولی تقریبا 1260 محوطه پیش از تاریخ و به همین تعداد، محوطه شناسایی شده پس از اسلام دارد.
به گفته حضرتی با اینکه بیش از 2000 محوطه در قزوین هست ولی شاهد استقرار های متوالی از هزاره هشتم پیش از میلاد تا دوره تاریخی و بعد دوره اسلامی هستیم و از عصر آهن تا معاصر، به جز دوره هخامنشی در اینجا محوطه باستان شناسی داریم.
وی افزود: هم اکنون دو محوطه سگزآباد در بویین زهرا و خُله کوه در تاکستان در حال کاوش است که دومی، هفته گذشته به عنوان سایت موزه مورد بهره برداری قرار گرفت.
حضرتی در ادامه گفت: به دنبال شکل گرفتن توده‌باغ‌ها، قزوین وسعت پیدا کرد و چند دوره توسعه ای را از سر گذراند. در دوره اسلامی، حول شهر ساسانی، از سال 90 تا 192 هجری که هارون‌الرشید به قزوین آمد، شهرک هایی ساخته شد و بعد حصار بزرگی دور شهر ایجاد شد چنانکه 500 سال بعد، زکریای قزوینی نوشت که قزوین عجیب ترین شهر جهان است چون شهری است که در آغوش شهر دیگر آرمیده است. به گفته حضرتی اما قزوین هنوز هم ساختار کهنِ ساسانی خود را دارد و به قول زکریای قزوینی یک مدینه العظمی است. قزوین شهری است که هیچ گاه ساختارهای شهری به باغستان ها پیشروی نکردند و برای افزایش و توسعه حدی قائل شدند. به به بیان دیگر، مردم به احترام باغ ها، درجاسازی و فشردگی و ازدحام و انبوهی را تجربه کردند ولی به باغستان ها تجاوز نکردند.
وی یادآور شد: در دوره سلجوقی نیز شهر نوسازی شد اما باغ ها دست نخوردند. حتی ناصرخسرو درباره باغستان های قزوین می نویسد: «نهم محرم به قزوین رسیدم. باغستان بسیار داشت بی دیوار و خار».
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین ابراز داشت: این کهن الگو، از یک الگوی باستان تبعیت می کند. در دوره صفویه باغ و شهر نیز عناصری مهم بودند و بعد، آب‌انبار هم اضافه می شود چنانکه مرحوم پرویز ورجاوند اشاره می کند که قزوین؛ شهر آب انبارها است.
حضرتی تاکید کرد: آب انبارها اما صرفا جنبه کاربری و کاربردی ندارند و دارای آرایه های معماری فوق العاده هستند و هیچ کدام مثل هم نیست. این نشان از هوش و خلاقیت و نبوغ ایرانی در طراحی آب انبارها دارد که سنجیده و هوشمندانه به کار رفته است.
حضرتی با بیان اینکه قزوین کاریز هم داشت،گفت: سال 1342 قزوین حدود 700 رشته قنات داشت که حالا به حدود 70 رشته قنات کاهش یافته است. زیرا حفر چاه های عمیق، سبب خشک شدن قنات ها و پایین رفتن سفره های آب زیرزمینی شده است و اکنون از این کاریزها به عنوان راهروهایی برای گردش در تاریخ استفاده می شود.
او در ادامه گفت: رواداری اجتماعی در قزوین اهمیت بسیار دارد. از گذشته تا امروز، قزوین مرکز اقوام و اقلیت ها و ادیان بوده است. همچنین خاندان های مختلفی ازجمله مجابی، بهشتی شیرازی، یزدی، اردکانی، نائینی و زواره ای در قزوین زیست کرده اند. هیچ جای ایران نیست که در قزوین زندگی نکرده باشد. قزوین مکتب خوشنویسی و مکتب معماری و مکتب موسیقی دارد.
حضرتی اظهار داشت: قزوین موزه ای به وسعت ایران است و امروز می تواند گردشگاهی برای همه فصول باشد. قزوین مملو از خانه ها، کلیساها، آب انبارها، مساجد، مدارس، تکایا، بازارها و سراها است. قزوین به لحاظ مردم شناسی و طبیعی نیز محمل بی نظیری است و حتی تنوع غذایی از آش ها، پلوها، خورش ها و چاشنی ها دارد و اکنون بهترین فرصت برای دیدار از قزوین است.
فراهنگ **1085** 1701

انتهای پیام /*


فرهنگي


گفتمان


شهر


قزوين