غفلت از ظرفیتهای مردمشناختی کشور
کشورمان ایران بهدلیل وسعت زیاد و برخورداری از تنوع اقلیمی و استقرار اقوام مختلف، فرهنگها و خردهفرهنگهای گوناگونی را در خود جای داده و در جایجای آن این تنوع فرهنگی ملموس است. تنوع اقوام و عشایر با برخورداری از زبان و گویش متفاوت، معماری و خانهسازی بومی، تنوع خوراک، پوشش مناسب با اقلیم، صنایعدستی و تولیدات محلی و… همه و همه ظرفیتهای مناسبی در گردشگری به شمار میروند. این در حالی است که رویکرد گردشگری فرهنگی در کشور بیشتر بر جنبههای تاریخی و شواهد بر جای مانده از آن متکی است و گردشگری با رویکرد آشنایی با فرهنگ مردم هنوز آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است. ایجاد و راهاندازی اقامتگاههای بومی، برگزاری و اجرای تورهای عشایری، راهاندازی موزههای مردمشناسی، برگزاری جشنوارههای خوراکهای بومی، همه و همه اقداماتی در راستای رونق گردشگری با رویکرد فرهنگ مردم از طریق تبلیغ و اطلاعرسانی به علاقهمندان است و ضروری مینماید تا در راستای تقویت این مهم نسبت به شناسایی و معرفی خردهفرهنگها بیش از پیش توجه شود.
در این رابطه اقامتگاههای بومی نباید صرفا مکانی برای اقامت شبانه باشند، بلکه میتوانند با توجه به مناسبتهای ملی یا محلی برنامههای متنوعی را برای میهمانان خود تدارک ببینند و نسبت به برگزاری تورهای مردمشناسی اقدام کنند. تورهای گردشگری عشایر بیشک فرصت مناسبی را بهمنظور داشتن تجربه کوچ برای گردشگران علاقهمند فراهم میآورد و موزههای مردمشناسی نیز باید از مکانی برای نمایش صرف اشیا خارج شده و بتوانند با یک برنامهریزی مناسب به مکانی برای نمایش تمامی جوانب فرهنگی مردم یک منطقه به شیوههای گوناگون تبدیل شوند. در پایان باید تاکید کرد با توجه به اینکه موضوع توسعه پایدار گردشگری سالها است از سوی فعالان این صنعت مورد توجه قرار گرفته، بنابراین توسعه گردشگری فرهنگی با رویکرد مردمشناسی نیز میتواند اقدامی راهگشا و موثر در زمینه توسعه گردشگری پایدار در جوامع بومی باشد و از طریق درآمدزایی منجر به افزایش توان مالی جوامع محلی شود و زمینه انتقال فرهنگ یک جامعه بومی را به نسلهای آینده فراهم آورد.