گردشگری و توریسم

مربیگری در ایران با رکود روبرو شده است

مجید جلالی روز جمعه در گفت‌وگویی اظهار داشت: به مدت ۲۰ سال است که بر سر نداشتن مربی و آوردن مربی خارجی بحث می‌کنیم. کشوری که نتواند مدیر، بازیکن و سرمربی تولید کند شکست خورده و عقب مانده است. با وجود آنکه پنج بار به جام جهانی رفتیم اما نمی‌توانیم مربی خوب بسازیم. ظرفیت انسانی ایران در زمینه مربی و بازیکن قوی است اما سال‌هاست بالاترین سرمایه‌های کشور یعنی نیروی انسانی و منابع مالی هم هدر می‌رود و برای بهینه‌سازی این منابع هزینه نمی‌کنیم. دلیل استفاده نکردن از مربیان ایرانی برای تیم ملی وجود تبلیغات منفی مهندسی شده علیه مربیان ایران بمدت ۲۰ است.

وی افزود: مربی باید پیش از آموزش دادن به دیگران، آموزش ببیند. فرآیندی برای آموزش مربیان تا ۱۰ سال دیگر وجود ندارد و در آینده مربی ایرانی نخواهیم داشت. در میان مربیان داخلی مایلی کهن عملکرد عالی داشت که حتی تیم ملی پس از رفتن او هنوز از اقدامات وی بهره مند می‌شوند. حتی علی دایی و امیر قلعه نویی وقتی نخستین شکست را در کارنامه خویش در تیم ملی دیدند، تیم را ترک کردند. از مربیان خارجی هم این خدمات را ندیدیم و پس از چند باخت شاهد حاشیه‌های بسیار از طرف آنان بودیم. اینگونه هم نبود که برای مربیان ایران کسر شان باشد تا روی نیمکت تیم ملی در کنار کی‌روش بنشینند.

سرمربی گل گهر سیرجان ادامه داد: دورانی در کانون مربیان فعالیت می‌کردم. تصمیم گرفتیم تا ۱۰۰ مربی ایرانی را برای آموزش به مدت ۱۲ روز در بهترین مرکز تربیت مربی جهان در این کشور ببریم. سرگروه این مدرسان ۵۰۰ هزار دلار می‌خواست. اما پولی نبود تا آنان را بفرستم. اگر مربیان در این کلاس‌ها حضور می‌یافتند می‌توانستند دیدگاه‌های متفاوتی داشته باشند و در آن زمان متوجه می‌شدند که چیزی از مربیگری نمی‌دانند. فضای افکار عمومی و رسانه‌ها سبب رکود مربیگری در فوتبال ایران شده است. خارجی باوری در فرهنگ ایران ریشه دوانده و با بحران شناخت روبرو شده‌ایم. بهتر می‌توانیم به چیزهایی که نمی‌شناسیم اعتماد کنیم. همچنین مربیان داخلی بین خود رقابت منفی دارند که به آنان آسیب می‌رساند. جامعه از ۲۰ سال گذشته تاکنون رفتار مربیان ایران را نمی‌پسندد زیرا علیه هم حرف می زنند و یکدیگر را سرزنش، مسخره و زندانی می‌کنند.

وی یادآور شد: مدیرانی آمدند که تجربه مدیریت نداشتند. مربیان با استعدای در شهرستانها حضور دارند که مدیران فوتبال یک صدم این هزینه را صرف آنان نمی ‌کنند و ترجیح می‌دهند این هزینه در خارج از کشور باشد. با این اتفاقات به چنین جایگاهی در فوتبال رسیدیم. هر کسی پتانسیل آبادانی یا تخریب را دارد. با این شیوه تا ۱۰ سال دیگر وضعیت همین است. نبود مدیران متخصص و حضور افرادی در گرداگرد آنان مانع عدم استفاده بهینه از بازیکنان می‌شود و سر فوتبالیست‌ها کلاه می‌رود. سالهاست که شاهد چنین چرخه‌ای هستیم.

جلالی خاطرنشان کرد: در فوتبال شاهد این بودیم که شرایط افکار عمومی را مهندسی می‌کنند تا برای جنگ آماده شوند. نظر افکار عمومی همیشه درست نیست و در صورت حمله باید بجنگیئد و منتظر عقاید افکار عمومی نباشید. فوتبال در روابط بین المللی قدرت نرم و تخصصی است. مطابق با افکار عمومی در فوتبال نباید تصمیم گیری شود و برای آن باید جایگاهی قایل شویم. درست است که به این افکار نیاز داریم  و نباید سر آنان را کلاه بگذاریم. همچنین در صورتی که مردم بدانند که برنامه‌ای بلند ریخته‌اید و در ۱۰ سال آینده به قدرت فوتبال دنیا تبدیل می‌شوید، آن ایده را می‌پذیرند. وقتی ۲ گل می‌زنیم، مردم به خیابان می‌آیند و این شرایط بی‌ثبات و لحظه‌ای است. بنظرم در کنار دادن این همه غرامت به سرمربیان خارجی سرمایه‌های خوبی چون مانند نکونام، گل‌محمدی، تارتار، خطیبی، محمود فکری و ابراهیم صادقی برای فوتبال وجود دارند. با بهینه‌سازی این جوانان تا پنج سال دیگر آنان فوتبال ایران را سربلند خواهند کرد.