گردشگری و توریسم

عبدالکریم هاشمی‌نژاد؛ نویسنده‌ای توانا و مجاهدی تاثیرگذار در پیروزی انقلاب

سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد در ۱۳۱۱خورشیدی در بهشهرِ مازندران دیده به جهان گشود. پس از فراگیری علوم جدید به حوزه علمیه کوهستان از توابع بهشهر رفت و ادبیات، مقدمات و علوم اسلامی را نزد آیت‌الله کوهستانی آموخت و پس از گذراندن این دوره برای ادامه تحصیل برای مدت طولانی به قم رفت به گونه‌ای که تا ۱۳۴۰خورشیدی در قم زندگی کرد و در این مدت دوره سطح و خارج اصول فقه را نزد امام خمینی (ره) فرا گرفت. این عالم مجاهد همچنین از محضر آیات عظام بروجردی، صدوقی و سیدرضا صدر هم بهره برد. هاشمی نژاد خود درباره تحصیلاتش در قم چنین می‌گوید: «سطح، اصول و فقه را در قم خواندم، دوره خارج اصول را در محضر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی آموخته‌ام و در حدود هشت سالی شاگردی ایشان را داشتم و یک مقداری هم در درس فقه رهبر انقلاب شرکت کردم.»(۱) بدین ترتیب ایشان در محضر استادان بزرگی به درجه بالای علمی رسید.

هاشمی نژاد بعد از کسب دانش در قم و حضور در کلاس آیات عظام در ۱۳۴۰خورشیدی به مشهد بازگشت و تا زمان شهادت در این شهر زندگی کرد. عمده فعالیت‌های او در این زمان تکمیل علوم حوزوی و تدریس بود.

ورود به عرصه سیاست و مخالفت با رژیم پهلوی

فعالیت های سازمان یافته سیاسی این مبارز انقلابی قبل از ۱۳۴۰ خورشیدی آغاز شد. او در منابر و سخنرانی ها و جلسات به طور مخفی و آشکار به شدت از رژیم پهلوی انتقاد می کرد. بارها به شهربانی احضار شد و او را تهدید کردند اما وی به فعالیت های خود ادامه می داد تا این که در سراسر کشور از رفتن به منبر و سخن رانی منع شد. در واقع باید گفت که شهید هاشمی نژاد گرداننده اصلی فعالیت های انقلابی در استان خراسان بود و با شهامت تمام به نشر اعلامیه های تند و صریح بر ضد رژیم با امضای خودش و شخصیت هایی هم چون آیت اللّه خامنه ای می پرداخت. البته این سخنرانی ها و نشر اعلامیه ها گاهی به بازداشت او از طرف ساواک منجر شد. ایشان نخستین بار در ماجرای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲خورشیدی و در پی سخنرانی علیه اقدامات رژیم دستگیر شد.

 دومین دستگیری آیت الله هاشمی نژاد به دنبال سخنرانی‌اش در مسجد فیل در مهر ۱۳۴۲ اتفاق افتاد، علت دستگیری وی این بود که در سخنانی قوانین تصویب شده توسط دولت را مورد انتقاد قرار داد. مهمترین محورهای سخنان او رد مجلسین و غیرقانونی بودن آن به‌دلیل انتصابی بودن آنها از جانب دولت، دستگیری و بازداشت امام(ره) آن هم بدون هیچ گناه، قرض گرفتن دولت از بیگانگان از جمله امریکا و یهودیان و عدم وجود آزادی در کشور بود. (۲)

حادثه مسجد فیل از جمله حوادثی بود که ساواک به اشتباه ماموران خود اعتراف می‌کند: «ساواک و شهربانی تا صدور نامه از لشگر یا از جریان بی اطلاع بود یا در ایجاد عکس العمل قصور نموده‌اند و نحوه عمل دستگیری نیز به حدی با بی‌تدبیری انجام یافته که اکثریت مردم حتی افراد عامی نیز انتقاد می‌نمایند و علت تیراندازی پاسبانان بیشتر معلول ترس بود که از قتل ۲ پاسبان در دهه اول محرم در آنان به وجود آمده و می ­توان حدس زد که حس انتقام جویی نیز در آنان تحریک شده بود.» در این گزارش بعد از شرح واقعه، ذیل ماده پنجم از نظریات مامور بازبین اداره ساواک، پیشنهاد شده که به خانواده مقتولین و پنج مجروح این حادثه که به لحاظ معیشتی اغلب هم  از طبقات پایین هستند در حدود صدهزار ریال کمک شود اما «این عمل طوری به اختفا صورت گیرد که در افکار عمومی و یا برای مامورین شهربانی اثرسوء نبخشد.» ‌(۳)

در اسناد برجای مانده از گزارشات و بازجویی های ساواک، هاشمی نژاد درباره دستگیری های خود این چنین بیان می‌کند: «تا این تاریخ(۱۳۵۴خورشیدی) سه بار بازداشت شده‌ام، بار اول در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران بازداشت شدم که احتمالاً در همان سال ۱۳۴۲ بود و در همان سال پس از سه ماه بازداشت موقت با قید کفیل آزاد شدم ولی پس از گذشت چهار سال به خاطر آن پرونده محاکمه شدم و به ۲ ماه زندان قابل خرید محکوم گردیدم و بار سوم در اصفهان بازداشت شدم که پس از ۲ ماه بازداشت موقت محاکمه شدم و در دادگاه تبرئه گردیدم» (۴)

چهارمین بازداشت هاشمی‌نژاد ۲ سال به طول انجامید و در ۱۳۵۶خورشیدی آزاد شد. آخرین بازداشت او در پی دستگیری ۴۰ تن از علما در۱۵ خرداد ۱۳۵۷ صورت گرفت.

نقش شهید هاشمی نژاد در پیروزی انقلاب

بدین ترتیب شهید هاشمی نژاد به علت سخنرانی علیه رژیم توسط ساواک بارها دستگیر شد اما هربار پس از آزادی به مبارزه خود ادامه می داد. آخرین بار پس از آزادی از زندان به مشهد بازگشت و در کنار آیت الله خامنه ای آنقدر در عرصه مبارزه کوشید که حضرت امام(ره) در نامه ای خطاب به ایشان فرمود: «من چشمم به افرادی مانند شماها روشن است». بنابراین هاشمی نژاد در ۱۳۵۷خورشیدی و همزمان با اوج گیری نهضت امام به‌ همراه عباس واعظ طبسی و آیت الله خامنه‌ای از گردانندگان اصلی و محور مبارزات در مشهد و طرفدار پر و پا قرص امام(ره) بودند. آیت اللّه خامنه ای، درباره مبارزات شهید هاشمی نژاد بر ضد رژیم ستم شاهی می فرماید:وقتی مبارزات سال ۱۳۴۱ آغاز شد، آقای هاشمی نژاد جزو فعال ترین عناصر مبارز در خراسان بود و در علمای مشهد، او یک عنصر اصلی و فعال محسوب می شد. در سال ۱۳۴۲ بود که وی در تهران سخنرانی داشت که پس از آن، او را به همراه عده زیادی از دیگر علما و خطبای تهران دستگیر کردند. او مدتی در زندان ماند. این اولین بازداشت او بود. آقای هاشمی نژاد در راه مبارزه، از همان گام های نخست طعم تلخِ آزار و تعقیب و زندان رژیم را چشید، ولکن این زجرها همان طور که انتظار می رفت، تأثیری نبخشید، جز آن که او را در راهش استوارتر کند. این واقعیت را می توان در فعالیت های پس از زندان آن بزرگوار به وضوح مشاهده کرد.

این مبارز انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد و پس از آن به عنوان دبیر حزب جمهوری اسلامی مشهد برگزیده شد. همچنین این روحانی خستگی ناپذیر با شروع جنگ تحمیلی در جبهه های دفاع مقدس حضور یافت. سیدجواد هاشمی‌نژاد پسر ارشد شهید هاشمی نژاد در خصوص شخصیت علمی و سیاسی این مبارز روحانی و چگونگی شهادت وی می گوید: وقتی از فردی با درجه علمی بالا سخن به میان می‌آید، شاخصه اصلی او همان وجهه بیرونی‌اش خواهد بود. همان وجهه‌ای که به آن معروف و مشهور است. چند جنبه در مورد پدرم لحاظ می‌شود، اینکه ایشان خطیب، نویسنده‌ای توانا و به روز در عصر خود بودند. همچنین یک شخصیت مبارز که در مقابل کجی‌ها، کج‌اندیشی‌ها، مشکلات و چالش‌های اجتماعی خودشان بی‌تفاوت نبودند و به همین دلیل هم مشکلات فراوانی همیشه گریبانگیر ایشان بود. اگر بُعد شخصیت سیاسی پدرم را بررسی کنیم، باید گفت ایشان یک شخصیت بسیار پویا و فعال بودند و از همان دوران کودکی این روحیات را داشتند. از پیرمردی که مغازه‌اش نزدیک منزل پدری شهید هاشمی‌نژاد در بهشهر بود، شنیدم که پدرم از همان سنین ۶ و ۷ سالگی در ذهن خودش سقوط رژیم منحوس پهلوی را داشته است.

 
 

آثار و تألیفات

وی علاوه بر اینکه خدمات گرانقدری به اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد در حوزه فرهنگی آثار ارزنده و ماندگاری بر جای گذاشت، برای نمونه می توان به مناظره دکتر و پیر اشاره کرد. ایشان در سنین جوانی که تازه به درجه اجتهاد رسیده بودند، کتاب «مناظره دکتر و پیر» را به صورت رمان با مضمون پاسخگویی به شبهات زندگی جوانان به نگارش در آورد. پسر ارشد وی می گوید: این کتاب در آن زمان به لحاظ سیاسی همانند بمب ساعتی در کشور عمل می‌کرد که رژیم پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی دیگر اجازه انتشار آن را نداد.  

از دیگر آثار این نویسنده توانا می توان به درسی که امام حسین (ع) به انسان ها آموخت؛ قرآن و کتاب‌های دیگر آسمانی؛ پاسخ ما به مشکلات جوانان؛ مشکلات مذهبی روز؛ مسائل عصر ما؛ اصول پنج گانه اعتقادی (در دو جلد)؛ مقالاتی چند در مجله مکتب اسلام؛ رهبران راستین؛ هستی بخش، راه سوم بین کمونیزم و سرمایه داری، زهرا علیهاالسلام و مکتب مقاومت؛ ولایت فقیه و تقریرات اصول آیت اللّه شیخ علی کاشانی و ضرورت تشکیلات اشاره کرد.

شهادت

سرانجام این سیاستمدار مبارز در هفتم مهر ۱۳۶۰ خورشیدی با انفجار انتحاری نارنجک یکی از اعضاء نفوذی سازمان مجاهدین خلق در محل دفتر این حزب در خیابان عشرت آباد مشهد به شهادت رسید و در محل دارالسلام حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد. (۵)

آنچه باعث شد تا این فرقه تروریستی دست به ترور این عالم مجاهد بزنند، این بود که آنها به خوبی از نقش تاثیرگذار هاشمی نژاد در تداوم تحرکات انقلابی و در کل تثبیت جریان انقلاب به خوبی آگاه بودند. در حقیقت اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق در ترور هاشمی نژاد مانند بسیاری از ترورهای ۱۳۶۰خورشیدی شخصیت ها و مقاماتی را هدف خود قرار می دادند که از نقش های تاثیرگذار آنان در تداوم و تحکیم مبانی انقلاب اسلامی کاملاً اطلاع داشتند.

منابع

۱- یادنامه استاد شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد؛ به کوشش سید فرید قاسمی خرم‌آبادی؛ قم: معراج، ص ۶

۲- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی ۷۸۲، سند شماره ۴

۳- یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد؛ تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۷، صص۲۱

۴- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی ۳۸۷، سند شماره ۱۷۸

۵- روزنامه اطلاعات سه شنبه هفتم مهر ماه ۱۳۶۰