گردشگری و توریسم

رسانه‌های کاغذی و مساله مرگ و زندگی

در سال‌های اخیر همزمان با رشد و نفوذ بیش از پیش اینترنت و فضای مجازی تنور گرم رسانه‌های کاغذی چون روزنامه‌ها و مجلات، به سردی گراییده است. این روزها رسانه‌های مجازی به دلایل مختلف از جمله سرعت و سهولت دسترسی به اخبار و اطلاعات در آنها و تنوع و کم هزینه بودن‌شان، اقبال چشمگیری پیدا کرده‌اند. در مقابل اگر نگاهی به شرایط روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌های کاغذی چون مجلات، هفته‌نامه‌ها و ماهنامه‌ها بیاندازیم خواهیم دید که این رسانه‌ها با مشکلات پرشماری دست‌وپنجه نرم می‌کنند و نفس‌های‌شان به شماره افتاده است.
 

روزنامه‌ها از تعطیلی تا کاهش صفحات و تیراژ
در چند سال گذشته روند اعطای مجوز راه‌اندازی روزنامه‌، روندی صعودی بود، تاجایی‌که هم اکنون نزدیک به ۱۸۰ روزنامه مجوز انتشار از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند. با این حال انتشار همه این روزنامه تاکنون عملا صورت نگرفته است و برخی از آنها نیز در پی مشکلات اقتصادی تعطیل شده‌اند؛ اتفاقی که بیکار شدن شمار زیادی از روزنامه‌نگاران را به دنبال داشته است. روزنامه‌های «وطن امروز» و «همبستگی» از جمله روزنامه‌هایی بودند که به دنبال کاهش فروش مطبوعات کاغذی و دیگر مشکلات اقتصادی از جمله گرانی کاغذ در یکی دو سال گذشته تعطیل شدند. در این میان برخی روزنامه‌ها نیز چون «همشهری» و «ایران» مجبور به کاهش صفحات خود شده‌ و برخی هم تیراژهایشان را کم کرده‌ و مجبور به تعدیل نیروهای‌شان شده‌اند.

راه مقابله با قهر عمومی از روزنامه‌ها چیست؟
چندی پیش «سیدعلی میرفتاح» سردبیر روزنامه «اعتماد» پس از سه سال سردبیری در این روزنامه، بنابر دلایل چون مشکلات اقتصادی، قهر عمومی مردم از روزنامه‌ها و به گفته او وجود برخی رویکردهای سیاسی و نظارتی نسبت به روزنامه‌ها از سمت خود استعفا کرد.‌ وی در گفت‌وگو با رسانه‌ها در این ارتباط گفته است: «حقیقت این است که مطبوعات بخصوص روزنامه‌ها شرایط خوبی ندارند و از هر سو دچار بی‌اقبالی بلکه بداقبالی شده‌اند. بحث اقتصادی یک طرف بحث‌های سیاسی و نظارتی طرف دیگر از همه بدتر قهر عمومی با مطبوعات که خود فاجعه‌ای است. این معضلات چنان درهم تنیده است که نمی‌توان کسی را مقصر دانست یا نهادی را باعث و بانی وضع موجود معرفی کرد. مشهور است که وقتی در وضع پیش آمده هیچ‌کس مقصر نباشد می‌شود نتیجه گرفت که همه مقصرند.
در مطبوعات هم همین. روزنامه‌نگاران زحمت زیادی می‌کشند و برای چاپ همین مطالب دم دستی مجبورند از لابیرنت‌های نظارتی متعددی بگذرند. مع‌الوصف آنچنانکه توقع می‌رود منشاء اثر نیستند، یا لااقل مثل سابق آن قدرت و نفوذ را ندارند.»
در سخنان میرفتاح به چالش‌هایی در مسیر فعالیت روزنامه‌ها اشاره شده که تاکنون در خصوص هر یک از آنها به تفصیل گفته و نوشته شده است. اما نکته‌ای در سخنان او وجود دارد؛ آن هم قهر عمومی از مطبوعات است؛ قهری که دلایل مختلفی دارد و به نظر می‌رسد یکی از عمده دلایل آن ظهور و گسترش رسانه‌های مجازی است؛ رسانه‌هایی که اخبار در آنها بی‌واسطه، به سرعت و رایگان در اختیار عموم قرار می‌گیرد. حالا به نظر می‌رسد زمان آن فرارسیده که روزنامه‌ها برای ادامه حیات خود، به جای چاپ کاغذی به دنبال راه‌های جایگزین بهتری باشند. در سال‌های گذشته نشریات معروف دنیا نظیر «کریستین ساینس مانیتور»، «ایندیپندنت» و «نیوزویک» به توقف انتشار نسخه‌های چاپی خود دست زده‌اند و فقط از طریق نسخه‌های آنلاین و الکترونیکی با مخاطبان‌شان در سراسر دنیا در ارتباط هستند.

این رسانه‌ها برای این تغییر رویه خود، به دلایلی چون کمک به محیط زیست، کاهش هزینه‌ها و قدرت و ظرفیت بالای اینترنت و فضای مجازی اشاره کرده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که دوران طلایی نشریات چاپی نه فقط در ایران که در همه جای جهان به سر آمده است و فعالان این عرصه برای سرپا نگاه داشتن خود و پویایی نشریه‌شان باید به ظرفیت‌های اینترنت و فضای مجازی روی آورند.

هفت خان رستم اهالی روزنامه؛ از کاغذ تا کرونا
اگرچه با روی کار آمدن رسانه‌های مدرن، اقتصاد روزنامه‌ها در همه جای دنیا دیگر مثل گذشته نیست، اما شاید این روزها سختی‌ کار برای فعالان عرصه مطبوعات کاغذی در ایران دوچندان باشد؛ چراکه چندی‌است آنان حتی برای دسترسی به کاغذ به عنوان ابزار اولیه چاپ و نشر روزنامه با دشواری مواجهند. حالا کاغذ به متاعی گرانبها و کمیاب تبدیل شده است که برای بدست آوردنش باید از هفت خان رستم گذشت.
در این بین یارانه‌ها و کمک‌های دولتی هم گویا پاسخگوی حل مشکل کاغذ برای روزنامه‌ها بخصوص روزنامه‌های خصوصی نبوده‌ است؛ تاجایی‌که این روزنامه‌ها روز به روز نحیف‌تر و لاغرتر شده‌اند.
در ماه‌های اخیر نیز با بروز ویروس مرگبار و سریع‌الانتقال کرونا در جهان عرصه به روی فعالیت نشریات کاغذی باز هم تنگ‌تر از قبل شده است؛ چراکه در این شرایط افراد جرات خرید روزنامه را ندارند؛ روزنامه‌ای که می‌تواند بالقوه عامل انتقال ویروس کرونا باشد. در ایران، در فروردین‌ماه ۱۳۹۹، همزمان با اوج‌گیری بیماری کرونا در کشور، ستاد ملی مقابله با این بیماری اعلام کرد که انتشار مطبوعات و نشریات کاغذی مستلزم فعالیت مجموعه‌ای از افراد از خبرنگاران تا فعالان صنعت چاپ و توزیع خواهد بود و این روند ممکن است به‌صورت بالقوه به شیوع بیشتر بیماری منجر شود. در پی این اعلام چاپ مطبوعات کاغذی برای چند هفته متوقف شد؛ اتفاقی که به اقتصاد روزنامه‌ها و مجلات ضربه زد و صدای بسیاری از مسوولان مطبوعات را در آورد.
اینها همه نشان می‌دهد که حالا دیگر زمان برای روزنامه‌ها زمان تغییر است. خواندن روزنامه‌های کاغذی اگرچه هنوز هم برای عده‌ای لذت‌بخش است و نمی‌تواند جایگزینی داشته باشد اما واقعیت‌های موجود حاکی از آن است که دوران طلایی روزنامه‌های کاغذی به سر آمده و نشریات چاپی برای ادامه بقا راهی جز هماهنگی با تغییرات زمان و تکنولوژی ندارند. خبر خوب آنکه در فضای اینترنت و فضاهای مجازی راه برای ورود روزنامه‌ها باز است. برای موفقیت در این عرصه اما کافی است مدیران روزنامه‌ها کمی بروزتر بیاندیشند و خلاق‌تر باشند. اینگونه، هم می‌توانند مخاطبان بیشتری داشته باشند و هم به حفظ محیط زیست کمک کنند؛ ضمن اینکه وابستگی خود به کاغذ را برای همیشه از میان بردارند.