انیمیشن حلقهی گمشده (Missing Link) که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، پنجمین اثر استودیو لایکا محسوب میشود و عنوان پرهزینهترین استاپ موشن تاریخ انیمیشن را یدک میکشد. ۱۰۰ میلیون دلاری که صرف ساخت این فیلم شد، تنها با بازگشت ۲۶ میلیون دلاری همراه بود و در ادامهی روند نزولی این استودیو، یک شکست تجاری تمام به شمار میآید؛ هر چند که این مسأله نمیتواند پیشرفتهای تکنیکی فوقالعاده استودیو لایکا در تولید انیمیشنهای استاپ موشن را بپوشاند و همچنان منتقدان زیادی، زبان به تحسین این سیر صعودی خیرهکننده میگشایند. حضور این انیمیشن در جمع نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار امسال میتواند گواهی بر این مدعا باشد.
حلقهی گمشده در ژانر ماجراجویانه و کمدی توانست برندهی جایزهی بهترین انیمشین مراسم گلدن گلوب امسال شده و مانند دیگر آثار تولید شده در استودیو لایکا، منتقدان و مخاطبان بسیاری را بهتزده کند. این فیلم علیرغم امتیاز ۶.۸ از کاربران سایت آیامدیبی، توانست ۸۹ درصد از منتقدان راتن تومیتوز را راضی کند و امتیاز ۶۸ را نیز در متاکریتیک به دست آورد. داستان و فرم ساده و سرراست حلقهی گمشده بر خلاف فیلمهای قبلی این استودیو، میتواند برای تمام ردههای سنی جذاب و دوستداشتنی باشد.
سر لیونل فراست؛ دانشمندی که به دنبال کشف ناشناختههای طبیعت است، حلقهی مفقودهی جهش ژنتیکی انسان را پیدا میکند. پاگندهای که آخرین باقیماندهی نسل خود است، توانسته به صورت مخفیانه زندگی کند و با مطالعه، اندکی شبیه انسانها باشد. قدرت تکلّم او در اولین برخورد با فراست آغازگر کمدیهای موقعیت و دیالوگهای بامزّهای است که تا سکانس پایانی فیلم با حضور او ادامه مییابد. در مسیر یافتن دیگر همنوعان پاگنده است که اکثر اوقات فیلم سپری میشود. داستان این انیمیشن تقریباً فاکتورهای مشابهی با انیمیشن قبلی این استودیو یعنی کوبو و دو تار دارد و دقیقاً در همین نقاط است که ضعف فیلمنامه آشکار میشود. نشان ندادن گذشتهی پاگنده و اکتفا به چند دیالوگ، ضعف در پرداخت شخصیتهای فرعی داستان و خصوصا دشمن اصلی فراست را می توان از نقاط ضعف فیلمنامه دانست. اما سادگی در بیان قصه و شوخیها، حلقهی گمشده را پذیرفتنی کرده است و میتوان با لذّت تا پایان قصّهی آن را دنبال کرد.
در کنار ضعفهای فیلمنامهی این انیمیشن، کارگردانی روان آن توانسته تداوم روایت را حفظ کند و با استفاده از تکنیکهایی مثل مچکات به حفظ تداوم روایت کمک شایانی کند. استودیو لایکا که همیشه به دلیل پیچیده بودن جانبخشی کاراکترها در استاپ موشن و محدودیتهای آن، از استوریبردهای دقیق بهره میبَرد، توانسته با وجود استوریبرد دقیق و کامل، نماهایی با کمترین میزان اشتباه چه در قاببندی و چه در انیمیت شخصیتها به مخاطب عرضه کند.
کریس باتلر که سابقه همکاری با کارگردان مطرح دنیای استاپ موشن یعنی تیم برتون را دارد، در مقام نویسنده و کارگردان حلقهی گمشده فضای متفاوتی با سایر آثار لایکا ارائه کرده است. کاراکترهای این فیلم برخلاف فیلمهای قبلی این استودیو، زشت نیستند و به لطف بهره بردن از فناوریهای جدید و پرینترهای سهبعدی عروسکهایی پیچیده و دقیقتر جلوی دوربین جان گرفتهاند تا جایی که لایکا ادعا کرده است عروسک پاگنده، پیچیدهترین عروسکی است که تاکنون در اساتپموشنها استفاده شده و می توان در لحظات مختلف فیلم پیچیدگی و خوشساختی آن را به وضوح درک کرد.
حلقهی گمشده موجودی ناشناخته را در دنیای انسانها رها میکند که به دلیل سادگی کودکانهاش، توانایی درک بسیاری از اتفاقات معمول زندگی امروز بشر را ندارد. بشری که برای حفظ محیط زیست شعار میدهد، امّا برای رسیدن به خواستههایش پا روی تصویر کرهی زمین گذاشته و از آن میگذرد. این انیمیشن ادعا نمیکند در راستای حفظ محیط زیست ساخته شده است اما در لایههای زیرین خود، اشارههای بسیاری به این مسألهی پراهمّیت دارد. در نهایت میتوان حلقهی گمشده را یک انیمیشن ساده و دوستداشتنی دانست که بزرگترها میتوانند در کنار کودکان خود با سرخوشی آن را تماشا کنند.
بعد از تماشای این انیمیشن، حتما پشت صحنهی تولید آن را ببینید تا با مراحل سخت ساخت یک استاپ موشن بیشتر آشنا شوید.