گردشگری و توریسم

در حد یک شوخی است

فیلم سینمایی خروج فیلم سرشار از شعارزده گی است آنقدری که دلزده می شوی، حداقل چیزی که حاتمی کیا بخاطر داریم این است که لااقل انقدر  رو بازی کردن را در فیلم هایش بلد نبود، حتی اگر شعار و مانیفست هم صادر می کرد به دل می نشست، نقدش نقد بود و زبانش سینما، اما خروج به هیچ وجه فیلمی نیست که بتوان از آن دفاعی کرد.

اگرچه قاب دوربین حاتمی کیا، به ویژه در سکانس های نخستین قابی چشم نواز است و حرکت دوربین مخاطب را برای دیدن یک فیلم سرحال آماده می کند اما هر چه اثر به جلوتر می رود ناکام می‌ماند. این ناکامی را هم می توان در محتوا و هم در کارگردانی به وضوح دید.

شخصیت‌های فیلم بیشتر از آنکه جدی و دغدغه مند باشند در حد تیپ هایی در اندازه مدرسه پیرمردها باقی مانده اند و حرف جدی فیلم در پرداخت ضعیف کاراکترها بیشتر از آنکه اعتراضی باشد به شوخی تبدیل شده است.

این ضعف در شخصیت پردازی حتی در کاراکتر رییس شورای روستا با بازی جهانگیر الماسی هم آنقدر کلیشه است که هم دیالوگ هایش  و هم اکت هایش را می توان پیش بینی کرد .

در خروج اما فرامرز قریبیان خوب است و تنها امیدی است که فیلم را نجات می دهد ، بازی هایِ در سکوت و نگاههایی  از جنس بازیِ قریبیان  که می تواند درس هایی در بازیگری برای نسل جوان باشد.

در پایان باید گفت اگرچه آخرین ساخته حاتمی کیا قطعا دشواری های ساخت یک فیلم جاده ای به ویژه با ماشین هایی از نوع تراکتور را دارد و از سختی کار او در ساماندهی و فیلمبرداری نباید غافل شویم اما فیلمی نیست که در اندازه های قبلی این فیلمساز باشد.