اخبار گردشگری

خاطرات دریا در اولین سفر دریایی من

سفر دریایی و زندگی با دریانوردها بر روی کشتی، جذاب و همراه تازگی هایی می باشد که خاطرات خوبی به همراه دارد. در این مطلب، سفرنامه ای ست نوشته شده درباره اولین تجربه سفر با کشتی و بازدید از دیدنیهای گوناگون در سواحل و بنادر خلیج فارس. کوله پشتی شمارا به خواندن این سفرنامه دعوت می نماید:


بندرگاه

شروع سفر دریایی:

قراره برای اولین بار سوار کشتی بشم. همسر من دریانورده و قراره خیلی چیزهارو در کنارش تجربه کنیم. هیچ دیدگاهی در مورد زندگی توی کشتی و شغل دریانوردها ندارد اما بلاخره قراره بعد از مدت‌ها خیلی چیزهارو بدونم. دقیقا ۳ ماه میشه که ندیدمش. خیلی هیجان دارم و خوشحالم اما استرس کمی غالبه. اولین باری که تنها دارم میرم سفر و انقدر از خانواده دور میشم. قطعا خیلی برام سخته اما الان خانواده جدیدی تشکیل دادم و همسرم چشم به راهمه.


اولین باری که تنها دارم میرم سفر و انقدر از خانواده دور میشم. قطعا خیلی برام سخته اما الان خانواده جدیدی تشکیل دادم و همسرم چشم به راهمه


همسرم گفت پرواز صبح زود رو رزرو کنم که گرمای هوا خیلی اذیتم نکنه. وقتی که رسیدم بندرعباس، با اینکه آخرای شهوریور بود اما گرما و رطوبت هوا بی‌نهایت آزاردهنده بود. امیدوار بودم که هوا بهتر شه یا حداقل زودتر عادت کنم اما به همین راحتیا نبود. همسرم تو فرودگاه منتظرم بود و چون مرخصی ساعتی گرفته بود خیلی زود باید میرفتیم کشتی. زمانی که از اسکله سوار کشتی میشی کار خیلی راحته اما کشتی ما تو لنگرگاه خلیج‌فارس بود و ما باید مسافت حدود ۳کیلومتر رو با قایق‌های تندرو طی می‌کردیم. از اسکله پنج پله یه قایق کرایه کردیم و راهی شدیم.

از شانس من دریا خیلی خراب بود و با هر موج قایق دو متر بالا و پایین می‌شد. بلاخره رسیدیم به کشتی. همینطور که محو تماشای بزرگی و شکوه کشتی شده بودم، قسمت سخت‌تر ماجرا رسید. باید از گنگ‌وی (پلکان کشتی) بالا می‌رفتم. بعد از رد کردن این مرحله به شدت دشوار، رفتیم سمت کابینمون. کابین ما طبقه چهارم بود و پنجره‌ها به سمت جلوی کشتی (این بهترین حالت ممکنه).

آرامش دریا

زمانی که از این بالا به دریا نگاه میکنم، چیزی جز آرامش محض نمی بینم. رنگ زیبایی که داره تو جعبه هیچ مدادرنگی نیست و سکوت و آرامش بی‌نظیری که به آدم انتقال میده رو با کلمات نمیشه توصیف کرد. البته دریا همیشه مهربون و آروم نیست… دریانوردا همیشه میگن از آروم بودن دریا باید ترسید چون آرامشه قبل از طوفانه. به هر حال من فقط زیبایی‌هاشو میبینم اما هنوزم از دریا و آب می‌ترسم.


چیزی جز آرامش محض نمی بینم. رنگ زیبایی که داره تو جعبه هیچ مدادرنگی نیست و سکوت و آرامش بی‌نظیری که به آدم انتقال میده رو با کلمات نمیشه توصیف کرد


عرشه کشی باری

از زمان اومدنم به کشتی چند هفته‌ای می‌گذره، تا الان خدارو شکر همه چیز خوب بوده. کارکنان به شدت مشغول آماده‌سازی کشتی برای سفر به چین هستند. البته از شرکت به ما خبر دادن که قبل از سفر باید پیاده بشیم و نیروی جدید جایگزین بشه چون الان بیشتر از ۴ ماهه که همسر من رو کشتی هستش.

بازگشت به ساحل:

بعد از چند روزی کشتی دقیقا میشه مثل خونه‌ی خودت و بهش عادت می‌کنی. حالا که یک ماهی گذشته و باید پیاده شیم، دل کندن ازش سخته. نزدیکای عصر بود که قایق اومد دنبالمون تا مارو ببره اسکله. از همگی خداحافظی کردیم و راهی شهر شدیم. و اما شهر بندرعباس، بندری فوق‌العاده زیبا که همیشه در حال جنب و جوشه. مردمانی مهربون و مهمان‌نوازی داره که با لهجه‌ی شیرینشون ازت استقبال می‌کنند. تقریبا میشه گفت که تمامی خانم‌ها از لباس محلی پر زرق و برق بندری استفاده می‌کنند که چقدر هم زیباست.

سوغاتی بندر

تو سطح شهر کلی مرکز خرید به فاصله کم از هم به چشم می‌خوره اما متاسفانه در حال حاضر قیمت‌ها تفاوت چندانی با تهران نداره. پیشنهاد می‌کنم اگر روزی سفری به این بندر زیبا داشتین، سری هم به معبد هندو‌ها و رستوران کوچکی که گوشه‌ی محوطه معبد هست بزنید و از خوردن غذا‌های محلی بندرعباس و خریدن سوغاتی نهایت لذت رو ببرید.

غذاهای بندری

سفری کوتاه به قشم:

از اونجایی که سفر من به کشتی خیلی کوتاه بود، همسرم گفت قبل از اومدن به تهران سری هم به قشم بزنیم. پس شب رو تو مهمانسرای کشتیرانی گذروندیم و صبح زود راهی اسکله شهید حقانی شدیم. هزینه بلیط شناور‌های جزیره قشم 17500 تومان هست وحدودا نیم ساعت تو راه هستین. ما چون زمان کمی داشتیم به محض رسیدن به قشم یه ماشین کرایه کردیم که هزینه کرایه ماشین هم 150 هزار تومان شد. هوا تو مهرماه برای سفر به قشم واقعا گرم بود اما این باعث نشد که از زیبایی‌های این جزیره، جاذبه‌های گردشگری و از همه مهم‌تر ساحل زیباش کم بشه.

غار آهکی خوربس

غار آهکی خوربس

اولین جایی که آقای راننده برای بازدید انتخاب کردن، غار آهکی خوربس بود که منتسب به دوره اشکانی و ساسانی می‌شد که از دهلیز‌های به هم پیوسته و اتاقک‌ها تشکیل شده بود که خبر از زندگی مردم در گذشته‌های دور می‌داد. طبق گفته مردمان محلی این غار زمانی مخفی‌گاه مردمان خوربس برای در امان ماندن از دست دزدان دریایی بوده تا از جان و مالشون محافظت کنند.

دره ستاره افتاده

بعد از بازدید از غار، راهی دره ستارگان شدیم. یکی از معروف‌ترین جاذبه‌های گردشگری قشم که در سازمان جهانی یونسکو هم به ثبت رسیده. دلیل علمی پدید آمدن این دره با حفره و اشکال عجیب و جالب، فرسایش سنگ‌های ماسه‌ای در طول زمان، باد و باران و تغییرات جوی بوده اما مردمان محلی اعتقاد داشتند که ستاره‌ای از آسمان به زمین سقوط کرده و موجب شکل‌گیری این دره شده. به طور کلی شنیدن داستان‌های محلی خالی از لطف نیست چون با جذابیت خاصی تعریف می‌شه.

تنگه چاه گو

مقصد بعدی تنگه چاهکوه بود که یکی از عجایب هفتگانه قشم و اسرار‌آمیز‌ترین است. شکافی عمیق در دل کوه ایجاد شده که دیواره‌ها بر اثر فرسایش و باد و باران شکل‌های عجیب و زیبایی به خودشون گرفتن. این جاذبه واقعا منو تحت تاثیر عظمت و شکوهش قرار داد. داخل این تنکه چهارتا چاه آب بود که مردم محلی می‌گفتن آب چاه از طریق باران تامین میشه، حتی مردم روستا آنجا هم نیاز خودشون رو همچنان از آب این چاه‌ها تامین می‌کنند.

جنگل های حرا:

جنگل های حرا:

تو راه برگشت سری به جنگل‌های حرا زدیم. حدود 70 هزار تومان برای کرایه قایق پرداخت کردیم و یه دور نیم ساعته تو جنگل زدیم. درخت‌های حرا شکل خیلی جالبی دارن، ریشه‌های زیبا داخل آب که از آب شور دریا تغذیه می‌کنند و به طور طبیعی آب شیرین تولید می‌کنند. شرایط مناسب طبیعی ایجاد شده تو این منطقه باعث شده پرنده‌های مهاجر زیبا و خاصی اطراف این محوطه دیده شن. نکته جالبی که بود، زمان مد دریا درختا تقریبا به صورت کامل میرن زیر آب و زمان جزر جوری از آب میان بیرون که انگار از اول روی خشکی رشد کردن.

جزیره ناز

جزیره ناز:

آخرین مقصد ما جزایر ناز بود که باید کمی صبر می‌کردیم تا آب پایین‌تر بره و این جزایز زیبا خودشون رو نشون بدن. زمانی که آب دریا پایین بره یک راه کوچک خشک نمایان می‌شه که تنها راه دسترسی به این دو جزیره هست. داخل این جزایر امکانات رفاهی یا تفریحی وجود نداره اما با ایستادن بر فراز آن می‌شه جزیره لارک و هرمز را تماشا کرد و از غروب خورشید لذت برد. ما با قایق سفر کوتاهی هم به جزیره هنگام برای دیدن دلفین ها داشتیم که متاسفانه اون روز انگار هیچ دلفینی تو دریا وجود نداشت و خیلی سریع برگشتیم.
توی قشم هم مرکز خرید‌های زیادی وجود داره اما همونطور که گفتم متاسفانه قیمت‌ها تفاوت چندانی با تهران نداشت. در انتها باید بگم که قشم یکی از زیبا‌ترین و بکر‌ترین ساحل‌ها رو داره.