اخبار گردشگری

محمد علی ابطحی: از نظر قانونی رییس‌جمهور سخنگوی مردم است

«مردم سخنگو نمی‌خواهند، خدمتگزار می‌خواهند» این جملات واکنش محمدنبی حبیبی به اظهارات حسن روحانی است که خود را سخنگوی مردم معرفی کرده بود. اظهارات حبیبی تنها واکنش جریان اصولگرایی به دولت دوازدهم نیست. در هفته‌های اخیر شاهد بودیم که پس از هر سخنرانی رییس‌جمهور عده‌ای در جریان اصولگرایی به دولت انتقاد کرده‌اند که از طرف مردم صحبت نکند.

 

حال سوالی که پیش می‌آید آن است که اگر مردم خواسته و مطالبه‌ای داشته باشند چه کسی مسوول است تا آن را مطرح کند، سخنگوی مردم در ساختار سیاسی ایران چه کسی است؟ محمدعلی ابطحی رییس دفتر رییس‌جمهور در دولت اصلاحات معتقد است رییس‌جمهور به واسطه آنکه با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود سخنگوی مردم است و اینکه عده‌ای در جریان اصولگرایی عنوان می‌کنند که دولت سخنگوی مردم نیست از پایه غلط است. او همچنین معتقد است رییس‌جمهور در تصمیم‌گیری باید ملاحظات اقلیت سیاسی جامعه را در نظر بگیرد. ابطحی می‌گوید جامعه ایران جامعه متکثری است که یک نفر نمی‌تواند سخنگوی همه مردم باشد اما در نهایت به واسطه اختیاراتی که قانون در اختیار رییس‌جمهور قرار داده است دیدگاه‌های فردی که در این جایگاه قرار دارد اجرایی می‌شود.

 

در ساختار سیاسی ایران چه کسی صدای مردم است؟ اگر مردم مطالبه یا اعتراضی داشته باشند که بخواهند این صدا از زبان یک مسوول عنوان شود، چه کسی مسوول این موضوع است؟

امکان مطلقی برای آنکه بتوانیم بگوییم سخنگوی مردم دقیقا چه کسی است وجود ندارد اما فردی که از منظر حقوقی می‌تواند دیدگاه‌های خود را مطرح و عملی کند رییس‌جمهور است زیرا نظرات ایشان برآمده از رای اکثریت جامعه است. اما این به آن معنا نیست که بخشی دیگر از جامعه که به او رای نداده‌اند نظری ندارند یا اینکه نظر رییس‌جمهور نظر کل جامعه است بلکه این موضوع به آن معنا است نظری که قابل اجرا است، نظر رییس‌جمهور است.

 

باید توجه داشت نظرات دیگری نیز در جامعه وجود دارد و درباره سخنگوی مردم باید به آرا و حرف‌های اقلیت نیز توجه شود. اگر به نظرات اقلیت توجه نشود، این اتفاق منجر به دیکتاتوری خواهد شد. وقتی می‌گوییم نظر اکثریت به آن معنا نیست که نظر اقلیت دیده نشود. من متصور هستم برای اجرای یک موضوع نمی‌توان منتظر اظهارنظر همه ماند و آنچه که اجرایی می‌شود نظر کسی است که با اکثریت آرا بر کرسی ریاست‌جمهوری نشسته است و این موضوع در تمام نقاط دنیا اتفاق می‌افتد که دیدگاه‌ها و نظرات فرد منتخب اکثریت اجرایی می‌شود. اما باید توجه داشت که نظرات دیگران در صورتی که منافات اصول منتخب اکثریت نباشد باید نظرات آنها نیز اعمال شود. نکته قابل توجه دربافت سیاسی ایران آن است که تنها رییس‌جمهور با نظر مردم انتخاب نمی‌شود و همچنین رییس‌جمهور به هر دلیلی نمی‌تواند همه دیدگاه‌های خود را اجرایی کند.

 

رییس‌جمهور باید توجه داشته باشد که برای اجرای دیدگاه‌های خود نباید منتظر تایید دیگران بماند بلکه باید دیدگاه‌هایی که می‌تواند را اجرایی کند. اگر امروز ما شاهد هستیم که رییس‌جمهور نمی‌تواند تمام دیدگاه‌های خود را اجرایی کند به آن دلیل است که همه اختیارات در حوزه رییس‌جمهور نیست و همین عامل رییس‌جمهور را در فاز اجرایی محدود کرده است. جامعه ایران جامعه‌ای متکثر است بنابراین نمی‌توان توقع داشت که یک نفر صدای مردم باشد.

 

باتوجه به پاسخ شما، چرا مخالفان سیاسی رییس‌جمهور معتقدند ایشان سخنگوی مردم نیست؟

این دیدگاه منفی که جریان اصولگرا به صورت مداوم آن را عنوان می‌کند از پایه غلط است. در بافت سیاسی ایران، مخالفین رییس‌جمهور به تناسب قدرت‌هایی که خارج از آرای مردم در اختیار دارند دیدگاه‌های خود را مطرح می‌کنند. بسیاری از مخالفین رییس‌جمهور که ایشان را سخنگوی مردم نمی‌دانند پایبند به لوازم رای‌آوری و دیدگاه‌های مردم نیستند. البته دلیل اصلی این موضوع آن است که قدرت زیادی در اختیار دارند و بخش‌های اصلی قدرت به جای آنکه در اختیار رییس‌جمهور باشد، در اختیار این افراد است.

 

رییس‌جمهور بارها در مراسم‌های مختلف عنوان کرده‌اند که رییس‌جمهور تمامی مردم ایران هستند. با توجه به آنکه شما گفتید رییس‌جمهور برای اجرای دیدگاه‌های خود نباید نظر همه را جویا شود، آن بخشی از جامعه که به ایشان رای نداده‌اند چگونه می‌توانند مطالبات خود را مطرح کرده و صدای خود را به گوش رییس‌جمهور برسانند؟

رییس‌جمهور باید صدای اقلیت را نیز بشنوند و پس از آنکه این اتفاق افتاد باید دیدگاه‌های خود را اجرایی کنند. باید توجه داشت موضوعی که در نهایت اجرایی می‌شود نظر رییس‌جمهور است. طبیعتا نمی‌توان کار‌ها را متوقف کرد تا تمام آرا به صورت واحد جمع‌آوری و بررسی شده و در نهایت موضوعی را اجرایی کرد. اما رییس‌جمهور باید ملاحظات اقلیت سیاسی جامعه را در تصمیم‌گیری‌های خود لحاظ کند.

 

آیا احزاب و تشکل‌های سیاسی می‌توانند به شنیده شدن صدای مردم کمک کنند؟

در ایران حزب به معنای واقعی وجود ندارد اما یکی از ویژگی احزاب این است که صدا را بلند کرده و بلندگوی جریانات سیاسی مختلف هستند؛ این بلندگو‌ها دیدگاه‌های مختلف را در جامعه مطرح می‌کنند. به دلیل آنکه احزاب جریانات سیاسی را نمایندگی می‌کنند طبیعتا برآمده از آرای مردم نیستند زیرا اصولا ساختار حزب بر اساس رای نیست. حزب یک نهاد انتصابی است نه انتخابی بنابراین مردم نقشی در چیدمان آن ندارند. اما احزاب به واسطه آنکه بلندگو‌های جریانات سیاسی هستند، می‌توانند صدای یک خواسته را با صدای رسا‌تری در جامعه مطرح کنند.

 

اعتماد