اخبار گردشگری

فیض‌الله عرب‌سرخی: به چه دلیل باید از روحانی عبور کرد؟/ هنوز هزینه عبور از خاتمی را می پردازیم

فیض الله عرب سرخی گفت: عبور از روحانی حرف و خواسته دقیقی نیست. به چه دلیل باید از روحانی عبور کرد؟ هنوز یک سال نشده از ایامی که با یک تلاش ملی توانستیم آقای روحانی را برای دور دوم رییس‌جمهور کنیم. در خیلی از زمینه‌ها موفق بوده است. ما خودمان تاکیدمان همیشه بر بحث تدریجی بودن است. طبعا ایشان هم برنامه‌ها و شعارهایش را پیگیری می‌کند.

دی‌ماه که اعتراضات مردم در خیابان‌ها را شاهد بودیم، جریان اصلاحات تلاش کرد تا ضمن به رسمیت شناختن حق اعتراض از دامنه و گستردگی آن بکاهد.  مساله‌ای که فیض‌الله عرب‌سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب مطرح می‌کند. او می‌گوید که «اگر به تاریخ اصلاحات دقت کنیم، بیشتر نقش هشداردهنده داشته‌اند برای اینکه نارضایتی‌ها به اعتراضات وسیع بدل نشود.»

 

با این حال این پرسش مطرح می‌شود که اصلاحات به عنوان یک جریان سیاسی حاضر در قدرت چه پاسخی در برابر این نارضایتی‌ها دارد. این عضو سازمان مجاهدین انقلاب تاکید می‌کند که «با تکیه بر حکمرانی خوب می‌شود از گسترش دامنه این اعتراضات و نارضایتی‌ها جلوگیری کرد و رضایت معترضان امروز را هم جلب کرد.»

 

اعتراضات و تجمعات اخیر در کشور چه تحولاتی در حد فاصل ارتباطی جامعه و جریان‌های سیاسی به وجود آورد؟ 

جریانات سیاسی در ماجرای اخیر توجه‌شان به مطالبات مردم و حتی تغییرها بیشتر جلب شد. بحث حق اعتراض را در بین جریانات سیاسی به چالش کشید و در واقع این حق بالاخره توسط گروه‌های مختلف مطرح شد و به رسمیت شناخته شد. حتی شما دیدید که در این مدت اصولگرایان نیز درباره حق اعتراض مردم سخن گفته و آن را پذیرفتند. البته هزینه این نزدیک شدن کم نبود اما مهم و قابل تامل است.

 

جریان اصلاحات تا چه اندازه بر اساس حوادث و اعتراضات اخیر نیاز به عصری شدن و نو شدن دارد تا بتواند بر اساس نیازهای جدید جامعه حرکت سیاسی خود را تنظیم کند؟ 

جریان اصلاحات جریانی است که با توجه به نوگرایی درونی که دارد طبیعتا در مسیر خودش سعی می‌‌کند که نو به نو شود و تلاش می‌کند که بر اساس اطلاعات ضمن پایبندی به مبناها، اصول و چارچوب‌های کلی‌ای که دارد در رابطه با پیشبرد اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گفتمانی خودش از جامعه بازخورد بگیرد، به جامعه بازخورد دهد و دایم در آینه جامعه خود و عملکردش را مورد بازنگری قرار دهد و به این ترتیب طبیعی است که در برخی راهبردها بازنگری داشته باشد و در برخی برهه‌ها حتی به نوسازی گفتمان خود بپردازد اما نمی‌توان این موضوع مهم را نادیده گرفت که شعارهای مبنایی و اصلی مورد حمایت جبهه اصلاحات کماکان جزو نیازهای اصلی جامعه است.

 

به همین دلیل دچار کهنگی به معنای واقعی خود نشده است. مثلا آزادیخواهی، دموکراسی‌خواهی، عدالت‌جویی، اهمیت جامعه مدنی، تنش‌زدایی با جهان، حاکمیت قانون، اصول حکمرانی خوب، پاسخگو بودن… کدام‌یک از اینها امروز خواسته مردم نیست؟ کدام یک از این نیازها به طور کامل مرتفع شده است؟ این شعارها، همان اهدافی هستند که در طول زمان توسط جبهه اصلاحات مطرح شده و همچنان موضوعیت دارند، هرچند در بیان و طرح آنها طبیعتا اولویت‌ها بر اساس مسائل روز ممکن است جابه‌جا شود.

 

برخی اصلاح‌طلبان تاکید کرده‌اند که عبور از روحانی مساله‌ای خطرناک است. شما با این گزاره موافق هستید؟ 

عبور از روحانی حرف و خواسته دقیقی نیست. به چه دلیل باید از روحانی عبور کرد؟ هنوز یک سال نشده از ایامی که با یک تلاش ملی توانستیم آقای روحانی را برای دور دوم رییس‌جمهور کنیم. در خیلی از زمینه‌ها موفق بوده است. ما خودمان تاکیدمان همیشه بر بحث تدریجی بودن است. طبعا ایشان هم برنامه‌ها و شعارهایش را پیگیری می‌کند. نقدی هم داشته باشیم حتما به صراحت و بدون تعارف عنوان می‌کنیم. حتی ممکن است نقد ما به تندی هم مطرح شود چون رودربایستی نداریم، اما این به معنای عبور از روحانی نیست. ما تجربه این اتفاق را در گذشته هم داشته‌ایم. جز ضرر هیچ دستاوردی برای جامعه و منافع ملی نداشته است. کمی به عقب بازگردیم می‌توانیم به خاطر بیاوریم روزهایی را که بحث عبور از خاتمی مطرح شد و نتیجه آن را سال‌هاست می‌بینیم و هنوز نتوانسته‌ایم از آن رها شویم.

 

نارضایتی‌ها در جامعه از چه راه‌های منطقی‌ای می‌تواند به بدنه قدرت منتقل شود؟ 

منطقی‌ترین راه برای انتقال نارضایتی‌ها از جامعه به قدرت، احزاب و نهادهای مدنی و رسانه‌ها هستند. اصلا جامعه مدنی، جامعه‌ای است که همه حرف‌ها اعم از اعتراض‌ها و سایر مطالبات را به نحو مناسبی دسته‌بندی می‌کند و به قدرت منتقل می‌کند. منتها این نافی راه‌های دیگر مثل حق اعتراض نیست. گاهی نیاز هست برخی مطالبات به فریاد تبدیل بشوند و حتی با عصبانیت اعلام شوند. این اتفاق در یک خانواده کوچک هم ممکن است رخ دهد. این جزو طبیعت خانواده است. پس باید این وضع را برای یک جامعه هم به رسمیت شناخت و اجازه داد خشم و عصبانیت‌هایش را فریاد بزند. هیچ اتفاق بدی در پس فریاد وجود ندارد. به همین دلیل هم در دنیای امروز اهمیت حق اعتراض به درستی درک شده است. علاوه بر اینها مطبوعات و رسانه‌ها هستند کانال‌های انتقال نارضایتی‌ها، نظرات و حتی پیشنهادات جامعه به قدرت هستند و قدرت هم وظیفه پاسخگویی به این مطالبات و حرف‌ها را دارد.

 

مهم‌ترین انتظار اصلاح‌طلبان از دولت در شرایط کنونی چیست؟ 

اصلاح‌طلبان انتظاری بیش از وعده‌هایی که آقای روحانی در انتخابات مطرح کرده از دولت ایشان ندارند و در حال حاضر شاید یکی از مهم‌ترین انتظارات اصلاح وضعیت اقتصادی است. شاید بد نباشد در این باره دولت و حتی شخص آقای روحانی هم در ترکیب تیم اقتصادی دولت بازنگری داشته باشند.

 

اصلاح‌طلبان چقدر خودشان را در روی آوردن مردم به روش‌های غیر اصلاح‌طلبی که در اعتراضات نمودی از آن پیدا شد، سهیم می‌دانند؟ 

حتما همه ما نقشی کمابیش دراین رویکرد اعتراضی مردم داشته‌ایم و باید به نقش خود نگاه کنیم. شاید باید جاهایی همدلی بیشتری داشتیم؛ با مردم ارتباط بیشتری برقرار می‌کردیم؛ توضیحات بیشتری می‌دادیم و بیشتر پاسخگوی نارضایتی‌ها و گله‌ها ‌بودیم. شاید لازم بود در جایی گفتمان‌مان را بیشتر به روز کنیم و به فهم و نظر عامه مردم باید نزدیک‌تر می‌کردیم. شاید مسائلی مانند عدالت اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته باشد. اینها مسائلی است که ممکن است بخشی از آن سهم اصلاح‌طلبان باشد اما واقعیت این است که اگر به تاریخ اصلاحات دقت کنیم، بیشتر نقش هشداردهنده داشته‌اند برای اینکه نارضایتی‌ها به اعتراضات وسیع بدل نشود. الان هم معتقدیم با تکیه بر حکمرانی خوب می‌شود از گسترش دامنه این اعتراضات و نارضایتی‌ها جلوگیری کرد و رضایت معترضان امروز را هم جلب کرد.

 

جامعه چقدر به عبور از اصلاح‌طلبی فکر می‌کند؟ آیا این امر محتمل است و پس از صلاح‌طلبی، چیست؟

جامعه به هیچ جریانی تعهدی نداده است. اگر روزی احساس کند که با اصلاح‌طلبی نمی‌تواند مطالبات خود را وصول کند حتما راه دیگری برای آن پیدا می‌کند و از اصلاحات هم عبور می‌کند. کمااینکه در تاریخ معاصر خودمان و سایر ملل مثال‌های آن کم نیستند. جامعه می‌خواهد به هدفی برسد. یک مسیر پیش پایش گذاشته می‌شود. امتحانش می‌کند و اگر متوجه شد که راه مسدود است و به هدفش نخواهد رسید طبیعی است که به راه‌های دیگر هم فکر کند و حتی مسیرش را عوض می‌کند. در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که جامعه به عبور از اصلاح‌طلبی رسیده باشد. چون دستاوردهای ملموسی را جامعه، از مسیر اصلاح‌طلبی داشته است و در حال کسب هست. اگر همین حرکت تدریجی را به یأ‌س‌ها دامن نزنیم و در عوض آن امید بیافرینیم و دستاوردها را به همان اندازه ناکامی‌ها مطرح کنیم، جامعه قطعا به عبور از اصلاح‌طلبی نخواهد رسید.

 

اعتماد