اخبار گردشگری

فرمول پایداری اقتصادی گردشگری

 

در همین حال، مجمع جهانی اقتصاد در جدیدترین گزارش خود و در واکنش به وقایع اخیر بارسلون و اروپا که شورش برخی از اقشار مردم علیه ورود گردشگران به‌دلیل رعایت نکردن برخی ضوابط پایداری توریسم را در پی داشته، گزارشی منتشر کرده که به بررسی وضعیت پایداری گردشگری می‌پردازد. به گزارش این مرکز معتبر اقتصادی، از هر ۱۰ نفر، یک نفر در بخش مشاغل مرتبط با توریسم فعالیت می‌کند و توریسم زمانی به رونق اقتصادی قابل‌توجه برای جوامع میزبان منجر می‌شود که به خوبی مدیریت شود. طبق این گزارش، تعداد زیادی از گردشگران به احتمال زیاد بیشتر به مقاصد پایدار روی آورده و خرید خود از شرکت‌های سفر را بر اساس اقدامات مربوط به پایداری آنها انجام می‌دهند. از سوی دیگر بسیاری از مقاصد، استراتژی‌ها و طرح‌هایی را به کار می‌گیرند تا از گردشگری به‌عنوان راهی برای تسکین و کاهش فقر استفاده و میراث تاریخی و فرهنگی خود را نیز حفظ کنند؛ برای مثال می‌توان از ایجاد و مدیریت پارک‌های ملی و بناهای یادبود نام برد.

اما اگر گسترش توریسم منجر به اشتغال‌زایی و فرصت‌های اقتصادی بیشتر شود، چرا تعداد فزاینده‌ای از مقاصد در گوشه و کنار جهان معیارهایی را پیشنهاد و اجرایی می‌کنند تا آن را محدود کنند؟ مثلا مقاصدی مانند «سنک‌تر»، پارک ملی «زیون» در ایالت یوتای آمریکا و «مائوچوپیچو» تعداد گردشگران ورودی سالانه را محدود کرده‌اند. آمستردام، بارسلون و سیشل، در حال کاهش میزان ورود گسترده گردشگران هستند. بوتان و ونیز نیز دست به مالیات‌ستانی و دریافت حق‌العمل از گردشگران زده‌اند، درحالی که مکان‌هایی مانند «که تاچای» در پارک ملی سیمیلان به‌طور کلی بازدید گردشگران را منع کرده‌اند. مجمع جهانی اقتصاد این سوال را مطرح می‌کند که چرا بیشتر مقاصد به‌جای اینکه بر تعداد ورود گردشگران در هر سال تاکید کنند، بر بازدهی هر گردشگر تمرکز نمی‌کنند؟ و چرا این صنعت در مقیاس کلان به‌طور فعالی بر معضلاتش تاکید نمی‌کند؟

 

تناقض رشد

انتظار می‌رود توریسم جهانی بازهم به رشد ادامه دهد و تعداد بیشتری از مسافران به‌دلیل ثروت بیشتر و افزایش درآمد سفر ‌کنند. همچنین پیش‌بینی می‌شود این بخش، در مدت ۱۰ سال آینده بهتر از اقتصاد جهانی عمل کند و به‌طور متوسط برآورد می‌شود در هر سال در طول یک دهه آتی، رشد ۴ درصدی را تجربه کند. مایه شگفتی نیست که بیشتر مقاصد تکه بزرگ‌تری از این کیک می‌خواهند و استراتژی‌هایی دارند تا گردشگران بیشتر و هزینه‌کرد بیشتری از سوی آنان را به کشور خود جلب کنند. پول مالیات‌دهندگان صرف جذب گردشگران می‌شود و به‌جای ارزش هر بازدیدکننده که بر اقتصاد محلی تاثیرگذار است، بر حجم آنها تاکید می‌شود.  طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، نتیجه نهایی این است که مکان‌هایی که در اختیار وزرای گردشگری، سازمان‌های بازاریابی مقاصد و کنوانسیون و دفاتر بازدید قرار دارند، اغلب قربانی موفقیت خود می‌شوند.

مسافران تمایل دارند در تعداد فزاینده‌ای وارد کشوری شوند و به محل‌های یکسانی رهسپار شوند که در نتیجه منجر به معضلاتی همچون ازدحام، افزایش فشار در خدمات عمومی و زیرساخت‌ها، همگن شدن فرهنگی و نارضایتی فزاینده از سوی ساکنان محلی می‌شود. توسعه یک‌جانبه، محدودیت‌های ظرفیت محلی و نشت پولی که در این مقاصد خرج می‌شود، معضلات دیگری در این‌خصوص محسوب می‌شوند. مورد آخر یعنی نشت پولی، فراگیرترین معضلی است که به آن اشاره می‌شود. با وجود آنکه گردشگری می‌تواند شکل خوبی از توزیع ثروت را فراهم آورد، اغلب بین ۵ تا ۱۰ درصد از پولی که توریست‌ها خرج می‌کنند در مقاصدی که آنها بازدید می‌کنند، باقی می‌ماند. این معضلات باید مورد بررسی قرار گرفته و مزایای گردشگری از طریق رویکردی جامع به‌طور کامل محقق شده و همکاری بین بخش‌های عمومی و خصوصی و جوامع میزبان نیز صورت بگیرد.  صنعت سفر و دولت‌ها باید بدانند که تمرکز اندک بر تعداد فزاینده گردشگران مساله‌ساز است و مشکلاتی را ایجاد کرده و اثرات منفی در پی دارد که کیفیت و ارزش تجربه برای گردشگران و مسافران را کاهش خواهد داد.

 

صنعتی که می‌تواند جذاب باشد

گزارش مجمع جهانی اقتصاد همچنین تاکید می‌کند که بخش گردشگری سرمایه‌گذاری زیادی را در حوزه فرودگاه‌ها، خطوط ریلی، خطوط هوایی، بنادر، هتل‌ها و جاذبه‌های گردشگری انجام می‌دهد و بخش اعظم آن در مناطق شهری و کلان‌شهرها، سایت‌های میراث فرهنگی و تاریخی و برخی دیگر از موقعیت‌های جذاب و مناظر صرف می‌شود. این موضوع می‌تواند برای توسعه اقتصادی کوتاه‌مدت خوب باشد، اما برای ساکنان وقتی که توسعه گردشگری به نحو ضعیفی اجرا می‌شود، بد و نامناسب باشد. از نظر تاریخی، وقتی که پارک‌‌های ملی یا سایت‌های میراث تاریخی ایجاد می‌شوند، افراد محلی و بومی محل سکونت خود را تغییر داده یا جابه‌جا می‌شوند. املاک بزرگ و مهم به بسازوبفروش‌ها فروخته و دسترسی محلی محدود شده یا از بین می‌رود. گرچه مشاغل برای مردم محلی خلق می‌شوند، معمولا مشاغل کم پرداخت بوده و فرصت‌های محدودی برای تحرک بیشتر ایجاد می‌کنند.

 

مزایای جذب گردشگران علاقه‌مند به پایداری

در پژوهش‌هایی که از سوی مرکز تحقیقاتی ماندالا صورت گرفته است، گردشگرانی که به پایداری اهمیت می‌دهند تمایل به اقامت ۷ روزه یا بیشتر دارند؛ درحالی‌که این میزان در مورد سایرین کمتر از ۳ روز اعلام شده است. همچنین این نوع گردشگران در مقایسه با سایر گردشگران خرید بیشتری از مردم بومی انجام می‌دهند، این نسبت برای علاقه‌مندان به پایداری ۵۴ درصد و برای سایرین تنها ۱۷ درصد است. مخارجی که مسافران علاقه‌مند به پایداری می‌پردازند، نسبت به سایر گردشگران کمتر به قیمت حساس است و بیشتر نیز هست؛ به گونه‌ای که آنها به‌طور متوسط ۱۷۴۹ دلار خرج می‌کنند که نسبت به سایر گردشگران که ۱۱۵۴ دلار در مقاصد هزینه‌کرد دارند، ۵۱ درصد بالاتر است.

 

تحولات توریسم پایدار

بر اساس این گزارش، توریسم پایدار در حال اهمیت یافتن است زیرا می‌تواند با اثرات منفی گردشگری مبارزه کند، زندگی افراد را بهبود بخشد، مکان‌ها را حفظ و برای گردشگران تجارب خوبی ایجاد کند. اما تحولات توریسم پایدار نیز مانند خود این صنعت، قطعه قطعه و بخش بخش است. امروزه دنباله‌روهای توریسم پایدار پر از سازمان‌های کوچک و مشاورانی است که اغلب به دنبال پروژه‌های کوچک مقیاس و نیازمند بودجه کم هستند. اغلب نقش‌آفرینان در این فضا تنها به یکی دو نفر محدود می‌شوند و بزرگ‌ترین NGOها نیز کمتر از ۲۵ عضو دارند. تاکید بر بخش عمومی و خصوصی بیش از تغییر سازمانی یا کارهای عملیاتی بر پایه برنامه‌ریزی و گزارش‌دهی قرار دارند و به انجام رساندن مشوق‌های پایداری محدود است؛ زیرا محدودیت منابع وجود دارد. این موضوع منجر به این می‌شود که رقابت زیادی برای منابع محدود موجود وجود داشته باشد و همکاری اندکی شکل بگیرد. هیچ سازمان انفرادی در این صورت به‌رغم اهداف خوبش موفق نمی‌شود. اثر کل به‌طور قابل توجهی کمتر از چیزی است که لازم و قابل دستیابی است.

 

دستیابی به ۱۷هدف از کانال توریسم پایدار

واژه گردشگری پایدار برای افراد مختلف در این صنعت معانی مختلفی دارد. با این وجود، همانند اکوتوریسم، گردشگری پایدار عملا بی‌معنی شده است زیرا اغلب وابسته به تلاش‌هایی گذرا بوده است که بسیار محدود هستند. جالب است که موارد تجاری برای پایداری و پاسخگویی شرکت‌ها در زمینه گردشگری به‌طور فزاینده‌ای سال به سال قدرتمندتر می‌شود. از این رو است که سازمان ملل متحد سال ۲۰۱۷ را سال بین‌المللی گردشگری پایدار برای توسعه عنوان کرده است. گردشگری در سه هدف توسعه پایدار عنوان شده و به‌طور کلی ۱۷ هدف می‌توانند از طریق توسعه توریسم پایدار پیشرفت کنند. این امر منجر به افزایش تطبیق کارهایی شده که عملکرد زیست‌محیطی و رفاه اجتماعی را بهبود می‌بخشند. این کارها منجر به پس‌اندازهای قابل توجه، حسن نیت بین کارکنان و مشتریان، بهبود انگیزه کارکنان و گسترش اعتبار برند می‌شوند.

کسب‌وکارهایی که درگیر چنین کارهایی هستند نیز از جذب مشتریانی که به معضلاتی همانند تغییرات وضعیت آب و هوا، از دست رفتن تنوع زیستی و نابرابری اقتصادی اهمیت می‌دهند و به‌طور فزاینده‌ای وقتی قیمت، کیفیت و راحتی قابل قبول باشد، مخارج خود را با ارزش‌های فردی همسو می‌کنند، سود می‌برند. به رغم آنچه گفته شد، چند شرکت و برخی مقاصد توریستی پایداری در حوزه گردشگری را در بطن کار خود قرار داده‌اند. حتی تعدادی نیز در زمینه حفظ منبعی که کسب‌وکار آنها وابسته به آنها است، سرمایه‌گذاری کرده‌اند. روی‌هم‌رفته، تعهد بخش گردشگری به توسعه پایدار نسبتا ضعیف است. وقتی گردشگری را همانند سایر صنایع در نظر بگیریم و رویکردی نسبتا کوتاه‌مدت برای برنامه‌ریزی و توسعه داشته باشیم، این مساله قابل درک است.

 

در مذمت تفکر کوتاه‌مدت

کاربردهای مدل عملیاتی و اقتصادی فعلی این است که هیچ‌کس واقعا برنده نخواهد بود. این گزارش همچنین تصریح می‌کند اشباع مقاصد و نتایج ورود بیش از ظرفیت منجر به فشار فیزیکی روی زیرساخت‌ها و دارایی‌های میراثی، فرهنگی و طبیعی می‌شود. رویکرد کالایی داشتن به محصولات و خدمات گردشگری منجر به حاشیه سود کمتر برای کسب‌وکارهای گردشگری می‌شود. جاذبه‌ها و سایت‌های شلوغ و پرازدحام، کیفیت تجارب بازدیدکنندگان را کاهش می‌دهند. ازدحام و اشباع، موجب افزایش سوء‌برداشت‌ها از گردشگری می‌شود. توریسم در مقیاس کلان به‌طور فزاینده‌ای در حال افزایش نارضایتی عمومی و تنش بین ساکنان و بازدیدکنندگان در مقاصد به شدت محبوب اروپا است که در آن هم کیفیت زندگی و هم کیفیت تجربه بازدید به شدت تخریب شده‌اند. به نظر می‌رسد مشکلات ناشی از توریسم به سرعت در حال رشد است و نمی‌توان جلوی آنها را گرفت. این یک چالش اجتماعی، زیست‌محیطی و کسب‌وکار محسوب می‌شود.

 

فرصت‌های توریسم

در همین حال، شرکت‌ها، مقاصد و مسافران باید نسبت به تاثیراتی که می‌گذارند آگاه بوده و پاسخگو باشند. آنها همگی نقش مهمی در ایجاد این اطمینان دارند که گردشگری تعهد خود نسبت به بهبود محیط زندگی افراد را انجام داده و از محیطی که وابسته به آن هستند، حمایت می‌کند. به نظر می‌رسد هر نقش‌آفرینی فرصتی برای استفاده از گردشگری به‌عنوان وسیله‌ای برای پیشرفت اجتماعی، زیست‌محیطی و اقتصادی را از دست داده است. از آنجا که هیچ گروه‌ ذی‌نفع واحدی وجود ندارد تا به تنهایی پاسخگوی نتایج اقتصادی ایجاد شده یا حفظ میراث فرهنگی و تاریخی مقاصد باشد، باید همکاری بین بخش‌ها وجود داشته باشد تا تغییرات مورد نیاز برای سالم نگاه داشتن مقاصد توریستی را کاتالیز و تسریع کند. در واقع به تفکر نوآورانه از سوی مقامات مقاصد و رهبران کسب‌وکارها نیاز است تا با همکاری یکدیگر مشخص کنند چگونه تعداد فزاینده گردشگران را مدیریت و به انتظارات متغیر گردشگران رسیدگی کنند و بهبودی را در تجارب گردشگران و میزبانان شکل دهند.

گزارش مجمع جهانی اقتصاد تاکید می‌کند که فرصت مهمی برای کسب‌وکارها، گردشگران، جوامع میزبان و ساکنان وجود دارد تا مزیت بیشتری از گردشگری کسب کنند. استفاده استراتژیک از همکاری‌های جوامع و بخش‌های عمومی و خصوصی مانند حمایت از استراتژی‌های گردشگری در مقاصد، به جوامع میزبان قدرت می‌دهد تا از دارایی‌های گردشگری خود حفاظت و فرصت‌هایی برای موسسات بخش خصوصی در زمینه زنجیره ارزش گردشگری ایجاد کنند. رفاه ساکنان و تجربه بازدیدکنندگان نیز در این فرآیند افزایش می‌یابد. در این بین، بسیاری از مشکلات می‌تواند از طریق استفاده از همکاری پیچیده؛ اصول اقتصاد گردشی؛ سیاست‌های مبتنی بر شواهد و برنامه‌ریزی؛ ساده‌سازی قوانین؛ استراتژی‌هایی مانند اقتصاد مشارکتی، توسعه محصولات؛ اندازه‌گیری اثرات اجتماعی، اقتصاد و زیست‌محیطی و برخی موارد دیگر رفع شود.

در مجموع این تلاش‌ها از تصمیم‌گیری مبتنی بر دانش حمایت و به رفع اثرات منفی گردشگری کمک خواهند کرد. علاوه‌بر این، آنها می‌توانند رویکرد کالایی نسبت به مکان‌های تاریخی و زیبایی را که صنعت گردشگری به شدت به آن وابسته است، کاهش دهند؛ درحالی‌که فرصت‌های بیشتری برای مسافران و کسب‌وکارهای گردشگری فراهم می‌کنند. وقتی فعالیت‌های سفر و گردشگری با توجه به اثرات آنها بر جوامع برنامه‌ریزی شوند، گردشگری به‌عنوان یک صنعت می‌تواند همانند یک کاتالیزکننده بزرگ برای رونق اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی ظرفیت‌های بالقوه خود را انجام دهد.