اخبار گردشگری

سونامی شمال چرا تکرار شد

 

به گفته مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران بیش از۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر در تعطیلات عید فطر به این استان وارد شده‌اند؛ آماری که البته به گفته دلاور بزرگ‌نیا، تنها در فاصله روزهای چهارم تا هفتم تیرماه ثبت شده و روزهای هشتم و نهم تیر در آن درنظر گرفته نشده است. درهمین حال، فرمانده انتظامی این استان نیز در گفت‌وگو با «ایسنا» از ثبت بیش از ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تردد طی این روز در مازندران خبر داده و یادآور شده که در کل تابستان سال گذشته، بیش از ۱۲۷ میلیون تردد در این استان به ثبت رسیده است. سید محمود میرفیضی خاطرنشان کرده است: «برابر آمار مراکز رسمی بیش از ۲۵ میلیون شب اقامت نیز در تابستان گذشته در مازندران ثبت شده است.» این آمار تکرار یک سونامی را یادآور می‌شود؛ سونامی‌ای که هر سال در چند برهه به وقوع می‌پیوندد و یکی از این برهه‌ها نیز تعطیلات عید فطر است.  به باور کارشناسان و فعالان اقتصادی و گردشگری، بی‌نظمی موجود در تقویم کشور موجب شده برنامه‌ریزی برای سفرهای داخلی دشوار شود. ساماندهی تعطیلات و دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته به‌عنوان یک زیرساخت ابتدایی و غیرقابل انکار برای تبدیل شدن گردشگری داخلی به یک صنعت مورد اعتنا مهم است. برخلاف باور عمومی‌ در خصوص اینکه ایران نسبت به کشورهای دیگر از تعطیلات بیشتری برخوردار است، مطالعات نشان می‌دهند کشور ما جزو معدود کشورهایی است که تعداد روزهای تعطیل آن کمی بیش از نصف روزهای تعطیل برخی کشورهای دیگر به‌ویژه کشورهای توسعه یافته است، ولی تنها به‌دلیل تجمع و تمرکز این ایام در دو فصل بهار و تابستان، زیادتر به نظر می‌رسد. همین تجمیع و تمرکز تعطیلات منجر به هجوم گردشگران در چند مقطع مشخص به مقاصد سنتی از جمله شهرهای شمالی کشور می‌شود؛ موضوعی که خود تبعات جبران‌ناپذیری در سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیط زیستی برای جوامع میزبان داشته و کماکان دارد.

 

تبعات نابسامانی تعطیلات در سه بعد

چندی پیش نیز کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران ضمن گزارشی اثرات تعطیلات را در سه بعد مذکور بررسی کرد. براساس آن گزارش در بعد اجتماعی، هجوم مردم به سفر در تعطیلات معدود و متمرکز سال، تبدیل به اتفاقی تکراری با پیامدهایی ناخوشایند شده است. این مساله تنها در قالب توزیع زمانی سفر در طول سال نمی‌گنجد و حتی مانع توزیع جغرافیایی سفر نیز شده است. این تجمع زمانی و مکانی سفرها و تقاضای بیش از حد، گردشگری را در مقاصد به اشباع می‌کشاند و این امر نه تنها به رونق صنعت گردشگری کمکی نمی‌کند، بلکه مقاصد و جامعه محلی را به مرحله رنجش و خصومت می‌رسانند و در نتیجه عدم رعایت استانداردهای سفر، این جوامع آسیب می‌بینند.

در چنین شرایطی فعالان گردشگری بر این باورند که تعطیلات غیرمتمرکز و ساماندهی‌شده موجب سلامت بیشتر روابط خانواده، برقراری توازن میان کار و زندگی و کاهش خشونت افراد می‌شود. درهمین حال، مطالعات نیز نشان داده‌اند هفته کاری کوتاه‌تر موجب تمرکز، خلاقیت و سلامت بیشتری می‌شود. زمانی که یک نفر ۶ روز در هفته کار می‌‌کند، سلامت روانی و فیزیکی کمتری نسبت به ۵ روز کاری دارد و سطوح استرس کارکنان نیز در هفته‌های کاری طولانی‌تر بیشتر است. از منظر اجتماعی محلی نیز درجه بالای مشارکت و کنترل محلی در همه مراحل، حساس بودن نسبت به اولویت‌های جوامع محلی، نقش حیاتی نظام آموزشی در کسب مهارت و آموزش افراد محلی، رعایت مساوات در توزیع درآمد و ثروت، ساختارمند کردن مداخلات دولتی و چارچوب‌های سیاست‌گذاری و درنظر گرفتن گردشگری به‌عنوان صنعت مکمل نه به‌عنوان تنها صنعت از ابزارهای موثر توسعه اجتماعی و اقتصادی مکان‌های کمتر توسعه‌یافته است.

این درحالی است که به باور کارشناسان، افزایش سفرها در تعطیلات تجمیع شده و نامتوازن نه تنها به مشارکت سازنده جامعه محلی در توسعه گردشگری کمک نخواهد کرد، بلکه آنها را از قرار گرفتن در شرایط ازدحام ناشی از ورود نابسامان گردشگران نیز آزرده خواهد کرد. علاوه‌بر عواقب نه چندان خوشایند اجتماعی این شکل از سفر، عواقب اقتصادی متعددی را هم می‌توان در این خصوص برشمرد. تعطیلات متمرکز می‌تواند منجر به حوادث جاده‌ای شود. براساس گزارش اتاق ایران و به گفته مسوولان مربوطه، خسارت تصادفات جاده‌ای در ایام تعطیلات عید نوروز حدود ۶ درصد درآمد ناخالص ملی معادل ۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود. البته این تنها خسارت سفرهای تجمیع‌شده در تعطیلات نوروز است و خسارت وارده به اقتصاد ایران از تصادفات در کل سال بیش از این رقم‌ها است.

این درحالی است که طبق بررسی‌های صورت گرفته، عوامل اقتصادی مثبت ناشی از ساماندهی و تعطیلات را می‌توان در مواردی مانند توزیع زمانی سفر، توسعه گردشگری داخلی، افزایش بهره‌وری نیروی کار، تعهد و رضایت بیشتر نسبت به کار، توازن دو کفه عرضه و تقاضا و تسهیل تجارت در بازارهای بین‌المللی به‌دلیل تعطیلات توزیع درآمد و گردش پول در کسب‌وکارهای همزمان دانست. بنابراین می‌توان گفت تمرکز و عدم ساماندهی تعطیلات، موجب می‌شود بسیاری از کارمندان نه تنها قادر به پرداختن به زندگی غیرکاری روزمره خود نباشند، بلکه فرصت سفر کردن و روحیه و انرژی ادامه کار برایشان فراهم نباشد.

از سویی دیگر، از بعد عرضه و تقاضای خدمات و محصولات گردشگری، می‌توان شاهد بود که تجمع روزهای تعطیل، سطح کلی تقاضا در جامعه را بالاتر می‌برد و ممکن است پاسخ برخی تقاضاها، خدمات بی‌کیفیت باشد یا اساسا نیاز گردشگران بی‌جواب بماند. به بیان دیگر، هنگام تعطیلات هجوم گردشگر به تعدادی مقاصد مشخص، باعث می‌شود تامین‌کنندگان خدمات صنعت گردشگری نتوانند پاسخگوی تقاضاهای بیش از حد جمعیت باشند و گردشگر نیز نمی‌تواند خدمات مناسبی دریافت کند. همچنین افزایش ترافیک جمعیت در مسیرها و مقاصد سنتی به افزایش هزینه‌ها دامن می‌زند و بر کیفیت محصولات نیز تاثیر منفی می‌گذارد. در نتیجه این امر، گردشگران با نارضایتی مقصد را ترک می‌کنند و تصویر ناخوشایندی از مقصد در ذهن آنها برجای می‌ماند.

یکی از ابعاد مهم متاثر از نابسامانی تعطیلات بعد زیست محیطی است. در شرایط ازدحام تقاضا به‌ویژه برای مقصدهای شناخته‌شده، مسلما زیرساخت‌ها و امکانات گردشگری آن مقاصد جوابگوی چنین حجمی از مسافران نیست که یکی از نتایج آن خسارات و آلودگی‌های زیست‌محیطی و کاهش کیفیت سفر است. محیط‌ها و مقاصد گردشگری از نظر آسیب‌پذیری و حساس بودن مانند هم نیستند. از قضا گردشگران به محیطی مانند صخره‌ها، سواحل و کوهستان‌ها جذب می‌شوند که شکننده و آسیب‌پذیرترند. شلوغی و ترافیک بیش از ظرفیت تحمل محیط، بهره‌برداری بیش از حد منابعی مانند آب و انرژی، آلودگی‌های صوتی، آب و هوایی و تصویری حاصل از زباله‌های بر جای مانده، فقط برخی از اثرات منفی زیست‌محیطی در این شرایط است. برای مثال، می‌توان به مناطق جنگلی شمال کشور اشاره کرد که بر اساس مطالعات انجام شده بخش زیادی از جنگل‌های شمال انباشتگاه زباله شده و در هر سیزده به‌در حدود ۱۰۰ هکتار از جنگل‌های شمال کشور دچار حریق می‌شوند! علاوه‌بر اینها، از یکسو در پاییز و زمستان شاهد وارونگی هوا در برخی از کلان‌شهرها هستیم و از سوی دیگر، در بهار و تابستان با تعطیلات متمرکز و بلندمدت و ترافیک سفر مواجه‌ایم. از این‌رو، با توجه به اثرات زیست‌محیطی به‌ویژه در بلندمدت، ساماندهی تعطیلات و توزیع زمانی و مکانی سفر امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

 

سایر اثرات مثبت تعطیلات آخرهفته

براساس گزارش اتاق بازرگانی ایران، دوره‌های تعطیلات عمده در ایران به غیر از تعطیلات یک‌روزه آخر هفته، در ابتدای سال نو و تابستان هر سال متمرکز است و برخی تعطیلات مناسبتی هر ساله به صورت نامنظم در تقویم می‌چرخند. بنابراین طی چند سال اخیر، این شکل از برنامه زمانی و تقویمی تعطیلات بیشتر از اینکه فرصتی برای تازه شدن روح و جسم باشد، به چالشی عذاب‌آور تبدیل شده است که نیاز به ساماندهی و بازنگری هرچه زودتر آن احساس می‌شود. فارغ از اثراتی که ساماندهی تعطیلات بر گردشگری کشور دارد، بررسی‌های کارشناسانه نشان می‌دهد نحوه توزیع تعطیلات در طول روزهای سال، نقش تعیین‌کننده‌ای در توضیح اثر اقتصادی و غیراقتصادی تعطیلات دارد. علاوه‌بر مساله کمیت اثر اقتصادی تعطیلات و کیفیت پراکندگی تعطیلات، متغیرهایی چون نحوه توزیع سفر، اثر تغییر تعطیلات بر نظام آموزشی، واکنش نظام اداری، وضعیت بخش خدمات مالی و بهداشتی در واکنش به تغییر تعطیلات، ماهیت ملی و مذهبی تعطیلات و اثر تعطیلات بر سطح وقوع جرم در جامعه نیز نقشی تعیین‌کننده در برآورد نتایج طرح‌های پیشنهادی برای ساماندهی تعطیلات دارد.

مرکز پژوهش‌های مجلس نیز بر این نکته تاکید دارد که هدف طرح اصلاح لایحه قانونی تعیین تعطیلات رسمی کشور ساماندهی وضعیت تعطیلات است، نه افزایش یا کاهش تعداد روزهای تعطیل. به عقیده کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس دو مساله اصلی در رابطه با روزهای تعطیل در تقویم ایران وجود دارد: تعداد تعطیلات کمتر در مقایسه با میانگین جهانی و الگوی توزیع نامتناسب و متغیر تعطیلات در کشور. در واقع به اعتقاد این کارشناسان، تعطیلات رسمی در ایران بین دو تقویم شمسی و قمری پراکنده شده است. حالا درحالی که پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد وقتی تعداد روزهای تعطیلی نیروی کار افزایش می‌یابد هم سلامت روحی و روانی افراد به واسطه فراغت و سفر افزایش می‌یابد و هم بهره‌وری و خلاقیت آنها در شغلشان به مراتب بالاتر می‌رود، اما همچنان دولت و مجلس ایران در تعطیلات آخرهفته خود تجدید نظر نمی‌کنند و تبعات آن را نیز می‌بینند؛ تبعاتی که هم هنگام سفرهای تجمیع شده در جاده‌ها خود را نشان می‌دهند و هم در محل کار افراد، هنگامی که با کاهش بهره‌وری و کارآیی روبه‌رو می‌شویم. به نظر می‌رسد تعلل بیشتر از این، می‌تواند پیامدهای ناخوشایندتری را برای کسب‌وکارها و مقاصد گردشگری ایران به دنبال داشته باشد.